دشتِ بی فرهنگیِ ما

برخی حرف ها درباره "حوزه های اجتماعی و صنایع فرهنگی" را اینجا منتشر می کنم

برخی حرف ها درباره "حوزه های اجتماعی و صنایع فرهنگی" را اینجا منتشر می کنم

دشتِ بی فرهنگیِ ما

متولد اواخر دهه 50 هستم !
به اندازه کافی از دنیا چشیده ام ...
تجربیات تلخ و شیرین، رفاقت های کاری و بی فرجام، تولیدات سخت، مباشرت با برخی مسئولین بی انگیزه و مواردی از این نوع، باعث شد تا از برخی فعالیت های خارج از برنامه ام خسته شوم ...
راستی ! هنوز نگفتم
من جزو آدم های خوشبختی هستم که شغلشان را دوست دارند،یعنی از ابتدای فعالیتم احساس کردم که خدا در آغوش گرفته مرا !
کار و پیشه ام فعالیت در حوزه رسانه و تولیدات فرهنگی بود، پویانمایی، بازی رایانه ای، فیلم کوتاه، تبلیغات فرهنگی و از این جنس تولیدات
لذت بخش بود و هست
حدود 3سال نمیدونم چرا احساس کردم باید در کنار کار کردن، حرف هم بزنم ! احساس کردم حق نقد و اصلاح برخی امور را در حوزه مدیریت کلان و حاکمیتی دارم ! بعد احساس کردم برخی حرف های واضح و حتی تکراری، برای خیلی از مسئولین (و برخی همکارانم) همچون مارپیچ های افسانه ای، گُنگ و گمراه کننده است ! خواستم کمک کنم تا ابروی برخی قوانین اشتباه مرتبط با "حوزه سرگرمی های دیجیتال" را درست کنم، اما زورم به آنها نرسید و به صورت اتفاقی ، چشم خودم کور شد ! و ناخواسته باعث شدم چند تن از دوستانم تبدیل به دشمنانم شوند.
بخشی از سمت های افتخاری و غیر رسمی که در کنار تولیدات پویانمایی و بازی های دیجیتال داشتم نیز بدین شرح است :
• مسئول حوزه سرگرمی های دیجیتال و کارشناس مرکز رسانه های دیجیتال
• دبیر بخش بازی های رایانه ای نمایشگاه بین المللی رسانه های دیجیتال
• مشاور و کارشناس حوزه بازی های رایانه ای قرارگاه فرهنگی خاتم الاوصیا عج و سازمان سراج
• مسئول بخش بازی های رایانه ای نمایشگاه رسانه های دیجیتال انقلاب اسلامی
• مشاور و کارشناس حوزه رسانه های مجازی مرکز رشد جهاد دانشگاهی
• مدیر بخش پویانمایی موسسه فرهنگی هنری شهید آوینی
• دبیر ستاد بازی های رایانه ای مرکز ملی فضای مجازی کشور
• موسس و دبیر وقت انجمن بازی سازان انقلاب اسلامی
• نماینده کارگروه بازی های رایانه ای سازمان نظام صنفی ایران (اسفند 1393 تا شهریور 1395)
و...
حالا اینجا با نیت خیر و به قصد اصلاح برخی امور، حرف هایی را می نویسم تا شاید روزی گره از کاری باز کند این کلمات و اندیشه ها...
ضمنا تا اطلاع ثانوی،بنا به دلایلی سیستم تایید نظرات عمومی" غیر فعال است" اما پیام های شما را حتما میخوانم
.
.
.
کد رهگیری "ساماندهی" : 84468404

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

20 مرداد 1395 و در اوج خوشحالی برخی مسئولین از توافق های ایران و غرب و قبل از روی کار آمدن ترامپ دیوانه، مطلبی در خبرگزاری مشرق به شرح ذیل نوشته شد :

 

قطعاً سفر رسمی و غیررسمی اتباع نه‌چندان سرشناس اروپایی به ایران و همچنین رفتار سفارت خانه‌های کشورهای اروپایی در ایران بی‌هدف نیست و در شرایطی که عملاً تجارت با ایران بواسطه شیطنت‌های کنگره با مشکلات جدی مواجه شده است از اهداف پنهان دیگری خبر می‌دهد.

سنای آمریکا منافع اقتصادی برجام برای ایران را به قطع آزمایش‌های موشکی مشروط می‌کند. انعقاد قرارداد مشترک بین ایران و هند برای توسعه بندر چابهار زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد. ایرباس اعلام می‌کند که بدون اجازه آمریکا به ایران هواپیما نمی‌فروشد و دو شرکت واسطه در فروس ایرباس‌های دست دوم به ایران تحریم می‌شوند. قوانین سخت‌گیرانه و مبهمی برای فعالیت بانک‌های اروپایی در ایران وضع می‌شود تا جایی که هیچ‌کدام از آنها تمایلی به سرمایه‌گذاری در ایران ندارند. سناریوی طولانی نقض برجام توسط طرف غربی و آمریکایی که هر روز ابعاد تازه‌ای به خود می‌گیرد و هیچ واکنش جدی را از طرف مقامات سیاسی و اقتصادی کشورمان به همراه ندارد؛ روحاین از عزت خیالی برجام صحیت می‌کند و آن طرف‌تر ظریف به املای خویش در برجام نمره 20 می‌دهد و ...

رویه نقض توافق هسته‌ای آنقدر واضح شده است که فقط صد روز پس از اجرای برجام مقامات آمریکایی عملاً اعتراف می‌کنند که اهداف دیگری را به غیر از آنچه در توافق نوشته شده در ایران دنبال می‌کنند. می‌توان اظهارات سوزان مالونی مدیر مرکز سیاست خاورمیانه موسسه بروکینگز را نقطه پایانی برای اعتماد به برجام معرفی کرد اما همچنان عده‌ای در داخل کشور قصد ندارند تا با حقیقت نقض برجام کنار بیایند.

ماهیت تحرکات و سفر هیئت‌های تجاری و سیاسی غربی به ایران نشان می‌دهد که اراده جدی برای تغییر رویکرد نسبت به ایران وجود ندارد. دلایل روشنی وجود دارد که نشان می‌دهد اقدامات پسابرجامی 1+5 در ایران بیش از آنکه به مباحث اقتصادی بپردازد ماهیت فرهنگی و امنیتی دارد.

ادعا می‌شود که طی سفر رئیس جمهور به اروپا حدود 50 میلیارد دلار قرارداد تجاری میان ایران و دو کشور ایتالیا و فرانسه منعقد شده است. حال سؤال اینجاست که چطور قرارداد 500 میلیون دلاری میان ایران و هند (یک صدم مبلغ قرارداد ایران با فرانسه و ایتالیا) حساسیت آمریکایی‌ها را برانگیخته و شبهه غیرقانونی بودن آن را در ذهن مقامات آمریکایی ایجاد کرده است؟

راز این برخورد دوگانه غرب را می‌توان در گزارش اندیشکده آمریکایی «میدل ایست» کشف کرد. در این گزارش آمده است که اصلاحات اقتصادی قابل‌توجه می‌تواند سیاست‌های منطقه‌ای و خارجی ایران را تغییر دهد و اولویت تعامل اقتصادی را نسبت به نزاع‌های ایدئولوژیک افزایش دهد. به نفع تمامی عوامل درگیر در پویایی‌های منطقه است تا ایران را ترغیب کنند که گزینه دیگری یعنی اجرای اصلاحات گسترده و هماهنگ مد نظر غرب را اختیار کند.

نقش سفارت آلمان و فرانسه در پسابرجام ایران

در واقع طرف غربی نوعی تعامل اقتصادی با ایران را مدنظر دارند که به مهار کردن ایران در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی بیانجامد. طبق این گزارش هدف اصلی سرمایه‌گذاری تجاری در ایران و تبادلات اقتصادی میان تهران و غرب درجه‌ای از نفوذ اقتصادی است که مانع از مقاومت ایران در برابر خواسته‌های غرب شود.

سایت سفارت آلمان در تهران بیش از صد و ده روز پس از اجرای برجام همچنان قوانین محدود کننده تجارت با ایران را در خروجی سایت خود دارد. جالب آنجاست که وبسایت رسمی سفارت آلمان همچنان قطعنامه‌های 1929، 1803 و 1747 شورای امنیت را جزیی از قوانین تجاری با ایران معرفی می‌کند.

 

 

سفارت فرانسه در تهران برنامه‌ای با نام «کالچرلب» را کلید زده که به دنبال جذب جوانان بیست تا سی ساله ایرانی با هدف تکمیل پازل نفوذ فرهنگی در کشور است. 

سفارت فرانسه culture lab را برنامه‌ای برای تربیت مبلغان فرهنگی فرانسه در خارج از این کشور معرفی می‌کند. جالب آنجاست که روزنامه‌نگاری، عکاسی، رقص، سینما و تئاتر مهمترین اولویت برنامه کولتورلب هستند.

 

اگر اقدامات دو سفارت آلمان و فرانسه را در کنار دخالت آشکار نیکلاس هاپتون (کاردار انگلیس در تهران) در روزهای منتهی به انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان قرار دهیم به یک فرمول پسابرجامی برخورد با ایران توسط سفارتخانه‌های فعال اروپایی می‌رسیم.

چندی پیش آدام زوبین که سرپرست معاونت اطلاعات مالی و ضد تروریسم وزارت خزانه داری امریکاست، در جلسه استماع کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا گفت: سیاست تحریمی فعلی آمریکا «حذف واسطه‌های کلیدی» ایران است. این واسطه‌ها، هم افراد، نهادها و شرکت‌هایی را در بر می‌گیرد که که به محور مقاومت سرویس می‌دهند و هم شامل اعضای خود این محور است.

هر چقدر دخالت غیر دیپلماتیک سفارتخانه‌های اروپایی در ایران آشکار است به همان اندازه آینده قراردادهای اقتصادی پسابرجامی میان ایران و غرب در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. سفر هیئت‌های اقتصادی اروپایی به تهران به غیر از آنکه حس تغییر و فواید برجام را به جامعه القا کند هیچ سودی برای کشور نداشته است.

دولت نیز از حس تغییر در دوران پسابرجام به دلیل منافع سیاسی داخلی استقبال می‌کند اما آنچه کاملاً مشخص است زیرساخت اقتصادی کشور با تغییر محسوس و قابل توجهی مواجه نشده است. ورود کالاهای مصرفی اروپایی، تمدید قراردادهای پیشین با شرکت‌های نه‌چندان مطمئن اروپایی و رفت‌وآمد بی‌فایده هیئت‌های تجاری را نمی‌توان نتیجه قابل قبولی در بده بستان هسته‌ای دانست.

از طرفی به نظر می‌رسد اعمال فشار بیشتر به کشورمان از تحولات سیاسی داخلی تبعیت می‌کند. در حالی که مجلس دهم به کار خود پایان داده و هنوز مجلس یازدهم کار خود را آغاز نکرده است؛ سنای آمریکا بهره‌مندی از منافع اقتصادی برجام برای ایران را به قطع آزمایش‌های موشکی مشروط می‌کند. در این میان دولتی‌ها همچنان در حالت خلسه قرار دارند و هیچ نشانه‌ای از واکنش در برابر آمریکا دیده نمی‌شود.روحانی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 96 بیش از آنکه به درمان دردهای عمیق اقتصادی کشور بپردازد به بزک کردن ظاهر اقتصاد مشغول است. برخلاف شعارهای مکرر دولت هیچ برنامه‌ای مشخصی برای عبور از رکود در دولت روحانی مشاهده نمی‌شود. دولتی‌ها سفر اتباع آمریکایی به ایران و بستن قرارداد اقتصادی نه‌چندان قابل اتکا را ابزاری برای بزک ظاهر اقتصاد کشور قرار داده‌اند تا بتوانند عملکرد چهار ساله نخست دولت تدبیر و امید را در انتخابات آینده موجه جلوه دهند.

با تصویب طرح ممنوعیت تردد به ایران توسط مجلس نمایندگان آمریکا تنها کسانی به ایران سفر می‌کنند که پیشاپیش مجوزهای لازم را از جانب مقامات امنیتی ایالات متحده دریافت کرده‌اند لذا نمی‌توان به اهداف سفر اتباع غربی به ایران چندان مطمئن بود. در نظر گرفتن این موضوع همراه با مشروط کردن بهره‌مندی از برجام به عدم آزمایش موشکی توسط ایران را می‌توان به پایان یافتن تمام امتیازات طرف ایرانی در برجام تفسیر کرد. د راین میان تنها یک سؤال باقی می‌ماند؛ اینکه آیا منافع سیاسی دولت در داخل کشور و نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آینده عاملی برای سکوت دولتی‌هاست؟

قطعاً سفر رسمی و غیررسمی اتباع نه‌چندان سرشناس اروپایی به ایران بی‌هدف نیست و در شرایطی که عملاً تجارت با ایران بواسطه شیطنت‌های کنگره با مشکلات جدی مواجه شده است از اهداف پنهان دیگری خبر می‌دهد.

در مجموع عملکرد پسابرجامی دو طرف مذاکرات هسته‌ای را می‌توان در چند جمله خلاصه کرد.

در درجه اول دولتی‌ها در داخل ایران تلاش می‌کنند توافق هسته‌ای را موفق جلوه دهند تا توجیه قابل قبولی برای سه سال گذشته از دولت یازدهم ارائه دهند و از طرف دیگر با شریک کردن مجلس و سایر نهادهای کشور در به نتیجه رسیدن توافق هسته‌ای از هم‌اکنون راهی برای توجیه نقض علنی برجام از سوی غربی‌ها باز کنند.

اما طرف دیگر مذاکرات هسته‌ای تمام انرژی خود را برای سوء استفاده از اعتماد نسبی دولت یازدهم متمرکز کرده و تلاش می‌کند تا با نفوذ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی راه را برای امتیازگیری‌های آینده از کشورمان هموارتر کند.

 

 

 

 

پ ن :

خوب حالا تجسم کنید چرا بعد از گذشت دو سال از این متن، عینا تمام این ادبیات و فکت ها ثابت شده است !؟ چرا حتی یک بند از این گفته ها غلط نبوده است ؟! چرا برخی مسئولین خود را به نفهمیدن زده اند ؟! مسئولین فرهنگی کشورمان درباره حضور فرانسه در این حوزه، برای فرزند و نوه های خود پاسخی آماده کرده اند ؟

خدا را شکر ما مملکت را رها نمی کنیم و هر اتفاقی بیافتد پای انقلاب ایستاده ایم. اما شما که بیش از 2 سال به ما تهمت زدید و مسخره کردید و بعضا دادگاهی کردید که ما اشتباه می کنیم و اکاذیب می گوییم، امروز که همه چیز اثبات شده است با چه آب و صابونی صورت تان را تمیز خواهید کرد ؟! راه نغییر در رفتار قبل را پیش گرفته اید یا باز هم بر طبل اراجیف قبلی اروپایی ها می کوبید ؟!

ضمنا پیشنهاد می کنم مطلب گزارش اندیشکده میدل ایست را نیز (اینجا) که در همان سال 1395 منتشر شده است به همراه مستندات پیوست آن مطالعه بفرمایید. آقایان مسئول ! لطفا بیدار شوید

  • ۹۷/۰۸/۱۸

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.