سخنی با همکاران صنفی
آن روز که میگفتم عملکرد آقای کریمی قدوسی (مدیر عامل مستعفی بنیاد ملی بازی های رایانه ای) در حذف پروانه تولید تخلف است، متهم به تندروی از نوع داعش شدم و ایشان نیز "توییت بازی" کردن که این سیاست به نفع بازی سازان و جوانان کشور است و مخالفان این طرح اهداف سیاسی دارند! و هادی جعفری با سمت "معاون بنیاد" هم آمد در خبر تلویزیون نشست و با مقایسه سرودن شعر و بازی سازی ! موضوع را تایید کرد که خوب است در ابتدا کاری نداشته باشیم و بگذاریم با اعتماد به جوانانمان، بروند و بسازند !!!
شد : عوام فریبی و رنگ کردن خر جای گورخر !
اما اعتراض من به چه بود ؟!
حذف پروانه تولید از محصولات سمعی بصری (فیلم سریال موسیقی تئاتر انیمیشن بازی و...) که شامل یک داستان یا سوژه داستانی است یعنی بی اعتباری یک کسب و کار و به مشکل خوردن فعالین آن حوزه، وقتی وزارت ارشاد پروانه ای صادر میکند، موضوعات، مشکلات و خطرات احتمالی حین تولید و پس از تولید مشروط به آنکه محتوای تولید شده تغییر نکرده باشد بر عهده وزارتخانه است و تولیدکننده عملا بزه انجام نداده است. گفتم این حذف و علم کردن پرچم کثیف ممیزی پس از نشر که تخم لق علی جنتی بود یعنی سازندگان بازی با ریسک بیشتری در حوزه تولید فعالیت کنند و اگر ندانسته سوژه ای را انتخاب کردند و با هدف تولید در چارچوب قوانین جاایران تولید کردند اما مشکل با ارکان نظام، اقتصاد و سیاست، بومی گری و... داشت با مشکلات قضایی و توقیف محصول و ضرر چند میلیونی رو به رو می شود
خندیدند و من را متهم به ضدیت با شیخ حسن کردند !!!!
امروز ایشان صندلی را تحویل داده است
اما بدانید عواقب تصمیم های غلط ایشان گریبان یک یک ما را گرفته است
مثل جوانان زیر ۲۰ سال فکر نکنید
موضوع شخصی نبود و نیست
در قسمت شخصی توانستم کاری کنم که ایشان می داند و من.
این موضوعات شخصی نیست، ساده نباشید
بخوانید خبر را ! خیلی ساده و با اشتباهی ساده یک تیم بازی سازی جوان وارد مشکل امنیتی شده است !
یک گروه بازی ساز بی گناه با نیت خیر و شرایط سخت شروع به تولید یک بازی کرده اند برای نشان دادن رشادت های ناجا
اما طبق قوانین جدید خودسرانه و بدون مجوز و تاییدیه ارشاد (به دستور حسن کریمی قدوسی و برخلاف مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی نیازی به بررسی بازیقبل از تولید نیست) و اینگونه حکم جلب این تیم صادر شده است
از این پس هم خواهیم شنید که دستگاه قضا به چنین پرونده هایی ورود کند
و برخی از رفقای دیروز ما، باید در سوراخ موش مخفی شوند !!!!
برخی از خجالت
برخی از ترس
هوشبارانه رفتار کنید عزیزان و همکاران
با تمام توان به عنوان نماینده برخی از بازی سازان، پیگیر پرونده ایشان هستم تا اگر سونیتی نداشته اند موضوع ختم به خیر شود. اما بدانید بار کچ به منزل نخواهد رسید به خصوص در حوزه فرهنگ و هنر
سخنی هم با نماینده دستگاه قضا دارم
برادر عزیز، لطفا پرونده مدیرعامل مستعفی بنیاد ملی بازی های رایانه ای را کالبدشکافی کنید و ببینید موضوع ممیزی پس از نشر و حذف خودسرانه مصوبه رسمی شورای عالی انقلاب فرهنگی ریشه در کدام دالان فرهنگی دارد. قطعا پیگیری این موضوع تا رسیدن به سرنخ نهایی و برخورد با عوامل نا امن شدن این کسب و کار از لحاظ صنفی و نیز بی اعتباری این صنعت فرهنگی بین مردم را تا رسیدن به حصول پیگیری خواهیم کرد.
به نام خدا
جناب آقای دکتر صالحی
وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
با سلام و احترام
متن حاضر بهعنوان گزارشی کوتاه به جهت شناخت بهتر حضرتعالی نسبت به یکی از زیرمجموعههای آن وزارتخانه و نیز توضیح به همکاران صنف بازیسازان که نسبت به بنده لطف داشته و بهعنوان نماینده صنفی انتخابم کردهاند نگاشته شده است. قطعاً توقع صدور دستور یا برخورد با فرد یا جریانی را از سوی حضرتعالی ندارم و فعلاً فقط به تکلیف خود عمل کرده و اطلاعرسانی مینمایم تا در حافظه تاریخ ثبت گردد.
سال 1396 به اصرار شخص مدیرعامل بنیاد ملی بازیهای رایانهای که طی تماس تلفنی از بنده درخواست کردند در مراسم انتخاب نماینده صنفی در ساختمان بنیاد حاضر شوم (فایل صوتی مکالمه به دلیل استفاده از تلفنی باقابلیت ضبط خودکار تماسهای دریافتی، نزد اینجانب موجود است) ضمن حضور در مراسم فوق که با حضور شخص مدیرعامل بنیاد و تنی چند از مدیران عامل شرکتهای بازیساز از سراسر کشور برگزارشده بود، با بررسی شرایط کاندیداهای نمایندگی صنفی و نیز توجه به حساسیت فعالیتهای پیش روی بنیاد درباره آییننامههای قانون حمایتهای هدفمند از بازیسازان و... به توصیه برخی دوستان حاضر در جلسه بنده نیز کاندید شده و طبق تائید مدیرعامل بنیاد در گزارش به مرکز ملی فضای مجازی و نیز درج خبر رسمی در سایت بنیاد ملی بازیهای رایانهای که تصویر آن به پیوست ارسال میگردد، ضمن انتخاب شدن بهعنوان نماینده همکاران حاضر در جلسه مقرر شد تا : { بابک کرباسیبهعنوان نمایندهی بازیسازان، تا زمان راهاندازی تشکل صنفی توسط بازیسازان، بهعنوان نماینده باقی خواهد ماند و در جلسات آتی تصمیمگیری سیاستهای کلان در بنیاد ملی بازیهای رایانهای حضور خواهد داشت تا نظرات بازیسازان را منتقل کند}
مدتی گذشت و از اوایل سال 1397 به همراه نماینده وزیر محترم فرهنگ آقای دکتر مینایی و نماینده شورای عالی فضای مجازی آقای حاجی میرزایی و نیز نماینده ناشرین بازیهای وارداتی آقای بهفر جلسات بررسی آییننامه سند هرم حمایت (نام قبلی همگرا) به جهت رعایت عدالت در تصویب قوانین بالادستی موردبررسی قرار بگیرد. در حین برگزاری جلسات نامهربانیها و بعضاً بیاحترامیهایی به وجود میآمد که ذاتاً لازمه سن و سال جوانی و کمتجربگی برخی از حاضرین در جلسات بود و گلهای نبود جز یک مورد ارسال نامه رسمی اعتراضی از سوی بنده به مدیرعامل بنیاد و درخواست برگزاری منظم جلسات، ارائه صورتجلسه از مصوبات، حضور فیزیکی ایشان در جلسات و... که پسازآن سعی کردیم با صبر و شکیبایی جلسات چندساعته را پشت سر بگذاریم.
متأسفانه در حین برگزاری این جلسات، موضوع نقد دوساله بنده به برگزاری رویداد TGC در رسانه ملی بررسی شد و نیز در خصوص حذف خودسرانه برخی وظایف بنیاد بدون مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، نظراتی را در چند نشست خبری اعلام کردم. این موضوعات سبب دلخوری مدیرعامل بنیاد شد بهگونهای که در جلسات بعدی با ترشرویی و کماهمیتی به مطالب بیانشده از سوی بنده سعی در اداره جلسه به ضرر بازیسازان داشتند که باتجربه نماینده حضرتعالی و شورای عالی فضای مجازی موضوع سامان گرفته و جلسات بهخوبی مدیریت شد. اما ازآنجاکه بخشهایی از صورتجلسات قبلی که به امضا رسیده بود در مصوبات نهایی اعمال نشده بود و نیز در بحث بررسی فرهنگی سلیقههای بالادستی خطرناکی از سوی کارشناس نوظهور بنیاد ملی بازیهای رایانهای برخلاف مصالح نظام و نیز برخلاف روند تولید بازیهای بومی اعمالنظر کرده بودند که برخلاف نظر اکثریت نمایندگان حاضر در جلسه بود (نماینده حضرتعالی و نماینده شورای عالی فضای مجازی و نماینده بازیسازان مخالف و مدیرعامل بنیاد موافق بودند) طرح پیشنهادی بررسی محتوای فرهنگی بازیهای بومی بر اساس مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی بهجای برخوردهای سلیقهای و قبیلهای با امضا سه نفر از نمایندگان حاضر در جلسه به آقای مدیرعامل بنیاد پیشنهاد شد که متأسفانه ایشان شرایط رفتاری خود را ازدستداده و با پرخاشگری ، توهین و تمسخر بنده اقدام به اخراج فیزیکی نماینده بازیسازان از ساختمان بنیاد کرده و بیان داشتند: "نیازی به امضا و تائید نماینده بازیسازان برای دریافت عوارض بازیهای خارجی و نحوه هزینه کرد آن ندارم و فقط بهقصد حفظ وحدت رویه و احترام به بازیسازان قبول کردم ایشان که نماینده جعلی بازیسازان هستند در جلسات حضورداشته باشند !!" خوب طبیعتاً بعدازاین جلسه سعی و تلاش زیادی هم انجام دادند تا انتخابات مجدد صنفی برگزار کنند و این موضوع را به نماینده شورای عالی فضای مجازی هم اعلام کردند که تحت هر شرایطی موفق به این عمل نشدهاند. ایشان در ادامه و به جهت آنکه صدای مخالفت بنده درباره سند غلط و پراشتباه همگرا به گوش حضرتعالی یا دیگر مسئولین نرسد در اقدامی زیرکانه درخواست کردند نماینده "کمیسیون نرمافزار سازمان نظام صنفی رایانه تهران" بهعنوان نماینده بازیسازان در جلسات بعدی، شرکت کنند. ازجمله دو جلسه "شورای هماهنگی بازیهای رایانهای" با حضور حضرتعالی که برادران دلسوز و محترم بنده در سازمان نظام صنفی بهعنوان نماینده بازیسازان در خدمت شما بودند و اتفاقاً مطالبی را نیز بیان کردهاند که درد صنعت است و درست بیانشده است.
لذا ازآنجاکه مدیرعامل محترم بنیاد معنی نماینده صنفی را با گماشته یا عمله دولت اشتباه گرفتهاند و توقع "بله چشم قربان" گویی از بنده داشتهاند و وقتی متوجه شدهاند اشتباه گرفتهاند، بهجای تغییر رویه غلط خودشان، اصل نمایندگی بازیسازان را با تخریب و توهین زیر سؤال برده و همزمان اقدام به شکایتی 100 صفحهای در دادسرای فرهنگ و رسانه با موضوع توهین، تهمت، افترا، انتشار تصاویر نامناسب و نشر اکاذیب بهقصد تشویش اذهان عمومی علیه بنده کردند (پرونده در حال بررسی است و بهزودی اخبار جالبی درباره این پرونده اعلام خواهد شد) امروز خارج از گله گذاریهای مرسوم درباره رفتار عجیب مسئولین آن وزارتخانه در بستن دهان منتقدین با دادگاه و زندان، صلاح دیدم موضوع را بهعنوان گزارشی از اتفاقات رخداده در مجموعه تحت نظر حضرتعالی به سمع و نظرتان برسانم و نیز از بازیسازان عزیزی که به بنده رأی دادند تا حقوق آنها را در بررسی طرح همگرا و مصوبات دیگر بنیاد یا ارشاد و با حمایت شورای عالی فضای مجازی محفوظ بدارم عذرخواهی کرده و بیان کنم متأسفانه خشت اول را معماران فرهنگ کج نهادهاند و این دیوار بهراحتی صاف نمیشود. باید دیوار خرابشده و دوباره ساخته شود ان شاالله
طرح همگرا قطعاً راهی به سعادت این کسبوکار ندارد و اشتباهات گذشته بنیاد در رفتارهای سلیقهای در این طرح نیز وجود دارد. شاهد نیز شکایت و اعتراضهای پیاپی بخش قابلتوجهی از بازیسازانی ست که در طرح همگرا ثبتنام کردهاند و از برخوردهای عجیب اداری که در اصل سلیقهای است متعجب شده و به خیال خودشان بنده نماینده ایشان بودهام، است. رسماً از مسئولین ذیربط درخواست کردهام اگر صلاح بر دریافت عوارض از بازیهای وارداتی است، فعلاً یا دست نگهدارند تا سند بالادستی مصوب بنیاد که بدون تصویب شورای عالی فضای مجازی در حال اجرا است، بهینهسازی شود یا حداقل جلوی پرداخت عوارض دریافتی به صندوق بنیاد گرفته شود که خدا را شکر این اتفاق افتاده است و نگرانی برای هدر رفت 12 تا 20 میلیارد تومان بهصورت سالیانه در اسناد بلند پروازانه مدیران جوان آن بنیاد نداریم. هرروز که از این اتفاقات میگذرد بیشتر به عمق جمله {کودتای فرهنگی در حوزه بازیهای رایانهای} که در میز خطابه مجلس بیان شد پی برده و برای تغییر روش و منش این آقایان تلاش میکنم.
به بازیسازان عزیز نیز اعلام میکنم موضوع اداری تأسیس "اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان بازیهای رایانهای" همچنان در دست اقدام است و به امید خدا بهزودی اخبار خوشی از آن به اطلاع میرسانم.
با آرزوی توفیق برای وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
بابک کرباسی- نماینده صنفی بازیسازان ایران
رونوشت جهت اطلاع : مدیران عامل شرکتهای بازیساز
سلام
مخاطبین عزیز لطفا در راستای سیاست شفاف سازی و حقوق شهروندی و نیز قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات که از وعده های دولت منتخب و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعلی بوده است، متن سوال های ذیل را بررسی و بر اساس پاسخی که ارائه شده است اگر مستندات یا مدارکی بر خلاف آن پاسخ ها در اختیار دارید، برای بنده ارسال بفرمایید
با تشکر از توجه شما عزیزان
-----------------------------------------------------------------------------------------
قطعاً سفر رسمی و غیررسمی اتباع نهچندان سرشناس اروپایی به ایران و همچنین رفتار سفارت خانههای کشورهای اروپایی در ایران بیهدف نیست و در شرایطی که عملاً تجارت با ایران بواسطه شیطنتهای کنگره با مشکلات جدی مواجه شده است از اهداف پنهان دیگری خبر میدهد.
سنای آمریکا منافع اقتصادی برجام برای ایران را به قطع آزمایشهای موشکی مشروط میکند. انعقاد قرارداد مشترک بین ایران و هند برای توسعه بندر چابهار زیر ذرهبین قرار میگیرد. ایرباس اعلام میکند که بدون اجازه آمریکا به ایران هواپیما نمیفروشد و دو شرکت واسطه در فروس ایرباسهای دست دوم به ایران تحریم میشوند. قوانین سختگیرانه و مبهمی برای فعالیت بانکهای اروپایی در ایران وضع میشود تا جایی که هیچکدام از آنها تمایلی به سرمایهگذاری در ایران ندارند. سناریوی طولانی نقض برجام توسط طرف غربی و آمریکایی که هر روز ابعاد تازهای به خود میگیرد و هیچ واکنش جدی را از طرف مقامات سیاسی و اقتصادی کشورمان به همراه ندارد؛ روحاین از عزت خیالی برجام صحیت میکند و آن طرفتر ظریف به املای خویش در برجام نمره 20 میدهد و ...
رویه نقض توافق هستهای آنقدر واضح شده است که فقط صد روز پس از اجرای برجام مقامات آمریکایی عملاً اعتراف میکنند که اهداف دیگری را به غیر از آنچه در توافق نوشته شده در ایران دنبال میکنند. میتوان اظهارات سوزان مالونی مدیر مرکز سیاست خاورمیانه موسسه بروکینگز را نقطه پایانی برای اعتماد به برجام معرفی کرد اما همچنان عدهای در داخل کشور قصد ندارند تا با حقیقت نقض برجام کنار بیایند.
ماهیت تحرکات و سفر هیئتهای تجاری و سیاسی غربی به ایران نشان میدهد که اراده جدی برای تغییر رویکرد نسبت به ایران وجود ندارد. دلایل روشنی وجود دارد که نشان میدهد اقدامات پسابرجامی 1+5 در ایران بیش از آنکه به مباحث اقتصادی بپردازد ماهیت فرهنگی و امنیتی دارد.
ادعا میشود که طی سفر رئیس جمهور به اروپا حدود 50 میلیارد دلار قرارداد تجاری میان ایران و دو کشور ایتالیا و فرانسه منعقد شده است. حال سؤال اینجاست که چطور قرارداد 500 میلیون دلاری میان ایران و هند (یک صدم مبلغ قرارداد ایران با فرانسه و ایتالیا) حساسیت آمریکاییها را برانگیخته و شبهه غیرقانونی بودن آن را در ذهن مقامات آمریکایی ایجاد کرده است؟
راز این برخورد دوگانه غرب را میتوان در گزارش اندیشکده آمریکایی «میدل ایست» کشف کرد. در این گزارش آمده است که اصلاحات اقتصادی قابلتوجه میتواند سیاستهای منطقهای و خارجی ایران را تغییر دهد و اولویت تعامل اقتصادی را نسبت به نزاعهای ایدئولوژیک افزایش دهد. به نفع تمامی عوامل درگیر در پویاییهای منطقه است تا ایران را ترغیب کنند که گزینه دیگری یعنی اجرای اصلاحات گسترده و هماهنگ مد نظر غرب را اختیار کند.
نقش سفارت آلمان و فرانسه در پسابرجام ایران
در واقع طرف غربی نوعی تعامل اقتصادی با ایران را مدنظر دارند که به مهار کردن ایران در عرصه منطقهای و بینالمللی بیانجامد. طبق این گزارش هدف اصلی سرمایهگذاری تجاری در ایران و تبادلات اقتصادی میان تهران و غرب درجهای از نفوذ اقتصادی است که مانع از مقاومت ایران در برابر خواستههای غرب شود.
سایت سفارت آلمان در تهران بیش از صد و ده روز پس از اجرای برجام همچنان قوانین محدود کننده تجارت با ایران را در خروجی سایت خود دارد. جالب آنجاست که وبسایت رسمی سفارت آلمان همچنان قطعنامههای 1929، 1803 و 1747 شورای امنیت را جزیی از قوانین تجاری با ایران معرفی میکند.
سفارت فرانسه در تهران برنامهای با نام «کالچرلب» را کلید زده که به دنبال جذب جوانان بیست تا سی ساله ایرانی با هدف تکمیل پازل نفوذ فرهنگی در کشور است.
سفارت فرانسه culture lab را برنامهای برای تربیت مبلغان فرهنگی فرانسه در خارج از این کشور معرفی میکند. جالب آنجاست که روزنامهنگاری، عکاسی، رقص، سینما و تئاتر مهمترین اولویت برنامه کولتورلب هستند.
اگر اقدامات دو سفارت آلمان و فرانسه را در کنار دخالت آشکار نیکلاس هاپتون (کاردار انگلیس در تهران) در روزهای منتهی به انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان قرار دهیم به یک فرمول پسابرجامی برخورد با ایران توسط سفارتخانههای فعال اروپایی میرسیم.
چندی پیش آدام زوبین که سرپرست معاونت اطلاعات مالی و ضد تروریسم وزارت خزانه داری امریکاست، در جلسه استماع کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا گفت: سیاست تحریمی فعلی آمریکا «حذف واسطههای کلیدی» ایران است. این واسطهها، هم افراد، نهادها و شرکتهایی را در بر میگیرد که که به محور مقاومت سرویس میدهند و هم شامل اعضای خود این محور است.
هر چقدر دخالت غیر دیپلماتیک سفارتخانههای اروپایی در ایران آشکار است به همان اندازه آینده قراردادهای اقتصادی پسابرجامی میان ایران و غرب در هالهای از ابهام قرار دارد. سفر هیئتهای اقتصادی اروپایی به تهران به غیر از آنکه حس تغییر و فواید برجام را به جامعه القا کند هیچ سودی برای کشور نداشته است.
دولت نیز از حس تغییر در دوران پسابرجام به دلیل منافع سیاسی داخلی استقبال میکند اما آنچه کاملاً مشخص است زیرساخت اقتصادی کشور با تغییر محسوس و قابل توجهی مواجه نشده است. ورود کالاهای مصرفی اروپایی، تمدید قراردادهای پیشین با شرکتهای نهچندان مطمئن اروپایی و رفتوآمد بیفایده هیئتهای تجاری را نمیتوان نتیجه قابل قبولی در بده بستان هستهای دانست.
از طرفی به نظر میرسد اعمال فشار بیشتر به کشورمان از تحولات سیاسی داخلی تبعیت میکند. در حالی که مجلس دهم به کار خود پایان داده و هنوز مجلس یازدهم کار خود را آغاز نکرده است؛ سنای آمریکا بهرهمندی از منافع اقتصادی برجام برای ایران را به قطع آزمایشهای موشکی مشروط میکند. در این میان دولتیها همچنان در حالت خلسه قرار دارند و هیچ نشانهای از واکنش در برابر آمریکا دیده نمیشود.روحانی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 96 بیش از آنکه به درمان دردهای عمیق اقتصادی کشور بپردازد به بزک کردن ظاهر اقتصاد مشغول است. برخلاف شعارهای مکرر دولت هیچ برنامهای مشخصی برای عبور از رکود در دولت روحانی مشاهده نمیشود. دولتیها سفر اتباع آمریکایی به ایران و بستن قرارداد اقتصادی نهچندان قابل اتکا را ابزاری برای بزک ظاهر اقتصاد کشور قرار دادهاند تا بتوانند عملکرد چهار ساله نخست دولت تدبیر و امید را در انتخابات آینده موجه جلوه دهند.
با تصویب طرح ممنوعیت تردد به ایران توسط مجلس نمایندگان آمریکا تنها کسانی به ایران سفر میکنند که پیشاپیش مجوزهای لازم را از جانب مقامات امنیتی ایالات متحده دریافت کردهاند لذا نمیتوان به اهداف سفر اتباع غربی به ایران چندان مطمئن بود. در نظر گرفتن این موضوع همراه با مشروط کردن بهرهمندی از برجام به عدم آزمایش موشکی توسط ایران را میتوان به پایان یافتن تمام امتیازات طرف ایرانی در برجام تفسیر کرد. د راین میان تنها یک سؤال باقی میماند؛ اینکه آیا منافع سیاسی دولت در داخل کشور و نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آینده عاملی برای سکوت دولتیهاست؟
قطعاً سفر رسمی و غیررسمی اتباع نهچندان سرشناس اروپایی به ایران بیهدف نیست و در شرایطی که عملاً تجارت با ایران بواسطه شیطنتهای کنگره با مشکلات جدی مواجه شده است از اهداف پنهان دیگری خبر میدهد.
در مجموع عملکرد پسابرجامی دو طرف مذاکرات هستهای را میتوان در چند جمله خلاصه کرد.
در درجه اول دولتیها در داخل ایران تلاش میکنند توافق هستهای را موفق جلوه دهند تا توجیه قابل قبولی برای سه سال گذشته از دولت یازدهم ارائه دهند و از طرف دیگر با شریک کردن مجلس و سایر نهادهای کشور در به نتیجه رسیدن توافق هستهای از هماکنون راهی برای توجیه نقض علنی برجام از سوی غربیها باز کنند.
اما طرف دیگر مذاکرات هستهای تمام انرژی خود را برای سوء استفاده از اعتماد نسبی دولت یازدهم متمرکز کرده و تلاش میکند تا با نفوذ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی راه را برای امتیازگیریهای آینده از کشورمان هموارتر کند.
سلام و عرض ادب
چند وقت سکوت کردم تا بهترین تصمیم را بگیرم
و بعد از مشورت با اهل خرد و برخی فعالین محترم، به این نتیجه رسیدم که تحت هیچ شرایطی نمی توانیم برای تکیه گاه در بحران ها، به خانه ای که یک مورچه ساخته است امید داشته باشیم.
لذا از این تاریخ هرگونه حمایت از مدیریت فعلی بنیاد ملی بازی های رایانه ای را که در جلسات خصوصی یا عمومی شاهد آن بوده اید "پس" می گیرم و دیگر اعتقادی به ادامه راه این کسب و کار توسط ایشان حتی با انجام اصلاحات در بدنه مدیریتی بنیاد ندارم.
لذا رسما اعلام می کنم به نظر اینجانب بابک کرباسی (به عنوان یک فعال فرهنگی و تولیدکننده بازی های رایانه ای با بیش از 10 سال سابقه حضور در بخش خصوصی و دولتی/حاکمیتی) ادامه حضور ایشان در سکان مدیریت بنیاد ملی بازی های رایانه ای به دلیل بی تجربگی و عدم توان مدیریت بحران و نیز تکیه بیش از حد ایشان به کاخ شیشه ای قدرت خانوادگی و دور شدن از متن خواسته های جامعه بازی ساز کشور و مستهلک شدن در عوام فریبی، موجب خسران این کسب و کار خواهد بود و قطعا مسئولین محترم باید به فکر تغییر ایشان و تیم مدیریتی همراه ایشان در هیات مدیره و معاونت های بنیاد (از بستگان ایشان تا دوستان ایشان) باشند
اگر این مهم هرچه سریعتر اتفاق نیافتد و شاهد تغییرات ساختاری اساسی در هیئت مدیره بنیاد ملی بازی های رایانه ای (حضور نخبگان این حوزه به جای فرزندان رجل سیاسی هیات دولت !!! در بدنه هیات مدیره بنیاد) با هدف اصلاح امور و خروج این کسب و کار از رکود نباشیم، مطالب مهمی درباره "حیاط خلوت آقازاده ها از خراسان تا کرمان" را با اصحاب رسانه بیان خواهم کرد که قطعا خوشایند خیلی از جناح ها و باندهای سیاسی کشور (اصلاح طلب و اصولگرا و پایداری و وحدتی و...) نخواهد بود
وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ
به بهانه تامین نیاز علاقه مندان به اپلیکیشن های بین المللی و گیمرها
ولی در عمل به کام عمله های استکبار
افرادی که با کسب و کارهای مبتنی بر وب سروکار دارند، این پیام یا مشابه این پیام را زیاد دیده اند :
Due to United States trade restrictions, we are unable to permit account login from Cuba, Iran, North Korea, Sudan, or Syria at this time... and .... and
این پیام که به معنای تحریم کشورمان و ملت عزیزمان توسط سیاست های کثیف آمریکا و متحدانش می باشد یعنی آنکه ما حتی نمی توانیم یک اپلیکیشن بی دردسر مثل اسنپ را روی اپ استور نگهداری کنیم. نمی توانیم یک بازی ساده در حد منچ یا مار و پله روی گوگل پلی قرار دهیم . نمی توانیم یک بازی روی کنسول های پلی استیشن و ایکس باکس بفروشیم و ده ها مثال دیگر.
خوب وقتی آن ها ما را اینگونه با تحقیر، تحریم کرده اند، چه اصراریست نمایندگی های رسمی و غیر رسمی شرکت هایشان را در کشورمان راه بیاندازند یا حتی برخی داوطلبانه اقدام به فروش کارت های اعتباری و هدیه این سرویس ها در کشورمان کنند ! کارت هایی که با توجه به نوع عرضه و ضریب تبدیل ارزی آن علاوه بر بازارشکنی (Dumping) سعی بر خروج ارز از کشور و خدمت به سرویس های بیگانه دارند.