دشتِ بی فرهنگیِ ما

برخی حرف ها درباره "حوزه های اجتماعی و صنایع فرهنگی" را اینجا منتشر می کنم

برخی حرف ها درباره "حوزه های اجتماعی و صنایع فرهنگی" را اینجا منتشر می کنم

دشتِ بی فرهنگیِ ما

متولد اواخر دهه 50 هستم !
به اندازه کافی از دنیا چشیده ام ...
تجربیات تلخ و شیرین، رفاقت های کاری و بی فرجام، تولیدات سخت، مباشرت با برخی مسئولین بی انگیزه و مواردی از این نوع، باعث شد تا از برخی فعالیت های خارج از برنامه ام خسته شوم ...
راستی ! هنوز نگفتم
من جزو آدم های خوشبختی هستم که شغلشان را دوست دارند،یعنی از ابتدای فعالیتم احساس کردم که خدا در آغوش گرفته مرا !
کار و پیشه ام فعالیت در حوزه رسانه و تولیدات فرهنگی بود، پویانمایی، بازی رایانه ای، فیلم کوتاه، تبلیغات فرهنگی و از این جنس تولیدات
لذت بخش بود و هست
حدود 3سال نمیدونم چرا احساس کردم باید در کنار کار کردن، حرف هم بزنم ! احساس کردم حق نقد و اصلاح برخی امور را در حوزه مدیریت کلان و حاکمیتی دارم ! بعد احساس کردم برخی حرف های واضح و حتی تکراری، برای خیلی از مسئولین (و برخی همکارانم) همچون مارپیچ های افسانه ای، گُنگ و گمراه کننده است ! خواستم کمک کنم تا ابروی برخی قوانین اشتباه مرتبط با "حوزه سرگرمی های دیجیتال" را درست کنم، اما زورم به آنها نرسید و به صورت اتفاقی ، چشم خودم کور شد ! و ناخواسته باعث شدم چند تن از دوستانم تبدیل به دشمنانم شوند.
بخشی از سمت های افتخاری و غیر رسمی که در کنار تولیدات پویانمایی و بازی های دیجیتال داشتم نیز بدین شرح است :
• مسئول حوزه سرگرمی های دیجیتال و کارشناس مرکز رسانه های دیجیتال
• دبیر بخش بازی های رایانه ای نمایشگاه بین المللی رسانه های دیجیتال
• مشاور و کارشناس حوزه بازی های رایانه ای قرارگاه فرهنگی خاتم الاوصیا عج و سازمان سراج
• مسئول بخش بازی های رایانه ای نمایشگاه رسانه های دیجیتال انقلاب اسلامی
• مشاور و کارشناس حوزه رسانه های مجازی مرکز رشد جهاد دانشگاهی
• مدیر بخش پویانمایی موسسه فرهنگی هنری شهید آوینی
• دبیر ستاد بازی های رایانه ای مرکز ملی فضای مجازی کشور
• موسس و دبیر وقت انجمن بازی سازان انقلاب اسلامی
• نماینده کارگروه بازی های رایانه ای سازمان نظام صنفی ایران (اسفند 1393 تا شهریور 1395)
و...
حالا اینجا با نیت خیر و به قصد اصلاح برخی امور، حرف هایی را می نویسم تا شاید روزی گره از کاری باز کند این کلمات و اندیشه ها...
ضمنا تا اطلاع ثانوی،بنا به دلایلی سیستم تایید نظرات عمومی" غیر فعال است" اما پیام های شما را حتما میخوانم
.
.
.
کد رهگیری "ساماندهی" : 84468404

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

هیهات منّا الذّله - قسمت دوم

                                              

#فرهنگ_ارشاد   #بازیهای_رایانه_ای

#پولشویی  #تخریب_بازار  #مصرفگرایی #واردات #جهل_مرکب

#فساد   #پیاده_نظام_دشمن

#اپوزیسیون #هولدینگ_گردن_کلفت_ها  

در قسمت اول مطلب، بیشتر به معرفی شرایط و البته مشکلات گذشته پرداختم. در این قسمت وارد فضای کنونی صنعت بازی های رایانه ای کشور شویم و کمی از شرایط نامناسب بازار عرضه بدانیم و دلایل ناعادلانه بودن رقابت در عرصه اقتصادی را بررسی کنیم :

همزمان با مسئولیت مدیران جدید در بنیاد ملی بازی های رایانه ای ، معاون اسبق بنیاد ملی بازی های رایانه ای که با حمایت های بی دریغ خود از آن هولدینگ و پاس های خوبی که به آن مجموعه داده بود باعث شده بود به نوعی هولدینگ مورد نظر، آقای گل صنعت بازی سازی کشور شود! جواب رفتارها و خوش خدمتی های خود را گرفت و پس از مهاجرت مدیرعامل هولدینگ (داماد محمد نوری زاد عامل برهم زننده نظم عمومی کشور طی سال های 88 تا کنون) به همراه رییس هیات مدیره هولدینگ (دختر محمد نوری زاد و خواهر اباذر نوری زاد که چندی پیش خبر پیوستنش به سازمان منافقین تیتر خبرگزاری ها شده بود) تبدیل به سکان دار بخش گیم و سرگرمی هولدینگ بزرگی شد. لازم به ذکر است که برخی افراد سیاسی از جناح های سیاسی ایران یا بستگان آنها در این هولدینگ گردن کلفت به صورت رسمی یا با سهام بی نام و راه کارهای دیگر، حضور دارند و قطعا نزدیک شدن بیش از اندازه به این هولدینگ برای انتقاد یا اصلاح امور و حتی بررسی امور مالی آن و نحوه دریافت وام های کلان در حوزه های دانش بنیان، وجوه اداره شده وزارت اتباطات و... برای من یا امثال من بسیار خطرناک است. (مستندات مربوط به این افراد و ماجراهای مرتبط با لابی و روابط اقتصادی ایشان در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، صنعتی، بازرگانی، شهری و... موجود است و می تواند در اختیار سازمان های نظارتی قرار داده شود تا اگر مشکلی دارند با آنها برخورد شود. آنچه من اینجا می گویم مرتبط با واضحات صنعت بازی سازی و گیم کشورم است که نه محرمانه است و نه تهمت)

مدیر عامل جدید و متشرع این مجموعه (به دلیل نوع پوشش ظاهری و...) خیلی زود فهمید وظیفه جدیدش فقط شکار پروژه های انستیتو بازی سازی، بر اساس سیاست های قبلی نیست (که در زمان حضورش در بنیاد، آنها را با نازل ترین قیمت شکار و بدون رعایت عدالت در انصاف در فعالیت های دولتی، آن پروژه ها را در دامن این هولدینگ میگذاشت) اکنون باید بیشتر به واردات بازی های تلفن همراه و برهم زدن نظم اقتصادی بازار بازی های داخلی مشغول شود تا هم صنعت بازی سازی آنگونه که باید رونق نگیرد (چون نقشه های طولانی مدتی برای دریافت وجوه مختلف حمایتی و وام های کلان که در کشورمان برای از ما بهتران است، برای ساخت بازی های بومی دارند و الان زمان شکوفایی صنعت گیم کشور و حتی زیرساخت های اجرایی آن نیست) به همین دلیل با رایزنی آن مدیر مسئول فراری از کشور و با ثروتی که از محل دلالی لوکالایز بازی های خارجی قبل از سال 1392 به دست آورده بود، ماهیت اصلی شرکت تولید کننده بازی های رایانه ای خود را که با حمایت های مختلف دولتی سر پا نگه داشته بودند را  تبدیل به شرکت نشر و لوکال کننده انبوه بازی های وارداتی کردند و مجددا مدیران بنیاد بر اساس قانون قدیمی حمایت از این مجموعه گردن کلفت و هزار فامیل، آنها را به عنوان مفاخر ایران به نمایشگاه های مختلف برده و با افتخار میزبان آنها در غرفه ج ا ایران به عنوان نماینده صنعت بازی سازی کشور شدند و البته پا را کمی فراتر نیز گذاشتند و حتی غرفه ایران یا فیلم ها و پاورپوینت های معرفی افتخارات کشورمان را به سمت مصرفگرایی سوق داده و آمارهایی را تولیدکردند که همگی آنها باعث منفعت ناشر و واردکننده بازی های خارجی شود. در این آمارها ایران کشوری مصرفگرا با درامدی در حدود 153 میلیون دلار از صنعت بازی های رایانه ای!!! و بیش از 20 میلیون گیمر که 77 درصد آنها با بازی های موبایل سرگرم می شوند به عنوان یک مارکت عجیب و بزرگ معرفی شد ! (اینجا یا اینجا را ببینید) و آنها نیز چند ده قرارداد جدید دیگر را برای لوکال کردن بازی های جدید باز هم بدون مالیات و عوارض و به صورت کاملا اتفاقی با حمایت معنوی متولیان صنعت گیم کشور منعقد کردند...

نکته ای را عرض کنم. شخصا مخالفتی با ورود بازی های خارجی به بازار کشورمان ندارم. قطعا هم از لحاظ اقتصادی شغل مطلوبی است برای فعالین آن حوزه و هم از لحاظ دور زدن تحریم ها و امثالهم راه خوبی ست برای جذب گیمرها و ارائه محصولات کنترل شده تر نسبت به بازی های بدون کنترل و ویرایش نشده خارجی و قطعا در بلند مدت این روش خوبی است. مشکل من با نفس واردات نیست که شاید روزی خودم هم این کار را (نشر بازی های خارجی بر اساس قوانین کشوری) انجام دهم ! مشکل من با رانت و لابی و حمایت یک ارگان حاکمیتی و سرویس دادن به یک هولدینگ اقتصادی بزرگ است. اینکه بازاری را بزرگ تر از حجم واقعی آن معرفی کنیم و مجموعه ای را با برنامه از قبل طراحی شده به عنوان رابط و واردکننده بازی ها برای این بازار تشنه با خود برده و به تولیدکنندگان بین المللی معرفی کنیم و بعد حمایت های مالی و معنوی حاکمیت را نیز به آن مجموعه واریز کنیم ولیکن برای بقیه تولیدکنندگان عزای عمومی بی بودجه بودن اعلام کنیم و آنها را در دامن ناشرین داخلی بیندازیم، ظلم است. پس سوتفاهم نشود که من مخالف واردات بازی های موبایل یا کامپیوتر یا کنسول و ... هستم و هدفم آن است که دور ایران دیوار بکشم تا بازی های خئدمان فروش برود! من مخالف بی عدالتی در برخورد با بخش های خصوصی و بی در و پیکر نشان دادن بازار و البته پشت کردن به تولیدات داخلی و برهم زدن نظم بازار رقابتی محصولات بومی، هستم.

برای روشن شدن موضوع حمایتهای خاص از این هولدینگ گردن کلفت فقط بخشی از حمایت های متولیان فرهنگ و فناوری های این کشور را نیز بیان می کنم :

چند روز قبل از آخرین سفر نمایندگان ایران به نمایشگاه گیمزکام آلمان (2016) باز هم به صورت کاملا اتفاقی و البته این بار بدون سروصدا و بوق و کرناهای خبری بنیاد ملی بازی های رایانه ای، جناب آقای دکتر ستاری معاون محترم علمی فناوری رییس جمهور به همراه مسئولان بنیاد ملی نخبگان و مدیران عالی صنعت بازی سازی کشور در هفته دولت از برترین شرکت دانش بنیان کشور در حوزه ساخت بازی های رایانه ای (فکر کنم منظورشان موفق ترین واردکننده و لوکالایز کننده بازی های خارجی بوده است،اینجا را ببینید ...) بازدید به عمل آورده اند و جالب است که سایت بنیاد ملی بازی های رایانه ای که خبر عطسه کردن های مدیرانش را نیز در خبرگزاری ها منتشر می کند، این خبر را بسیار محرمانه و مخفی تلقی کرده است و به منظور جلوگیری از اعتراض های صنفی نسبت به این انتخاب پر حاشیه و این بازدید ناگهانی معاون رییس جمهور دولت یازدهم از یک مجموعه "واردکننده بازی های رایانه ای" به عنوان شرکت دانش بنیان برتر! طی هفته های اخیر هیچ اشاره ای به آن خبر نکرده است ! و خبر مذکور فقط در سایت ریاست جمهوری در دسترس می باشد(اینجا) { لازم به ذکر است که این مجموعه سال هاست غیر از عرضه نسبتا موفق آخرین شکار مدیران وقت بنیاد در انستیتو ملی بازی سازی، بازی ایرانی موفق دیگری نساخته اند و البته حمایت های خوبی را نیز برای تولید و ساخت و راه اندازی زیرساخت ها و بازی های دیگری دریافت کرده اند که هیچکدام از این محصولات در حدی نیست که نام این مجموعه به نام شرکتی برتر برای بازدید معاون رییس جمهور مطرح شود. پس بهانه اینکه معاون محترم رییس جمهور و هیات همراه برای بازدید از بخش تولیدات این شرکت رفته اند نیز رد است. چون بسیار مجموعه های محترم دیگری که در حال ساخت چندین بازی به صورت همزمان برای پلتفورم های مختلف و با بودجه خصوصی هستند که شان بازدید در هفته دولت می توانست شامل حال مجموعه آنها باشد} در آن مراسم و بازدید کذایی، بیشتر مشخص شد که در سال های اخیر نیز کلاه گشادی بر سرمان رفته است ! ماجرا فقط ذوب شدن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بنیاد ملی بازی های رایانه ای در حمایت بی چون و چرا از یک هولدینگ اقتصادی متعلق به عده ای خاص نیست. مدیر وقت حمایت در بنیاد ملی بازی های رایانه ای (در زمان این بازدید ایشان هنوز معاون حمایت بنیاد بودند) که مانند یک دهه گذشته وظیف پاس دادن وام ها، پروژه ها و دیگر حمایت ها را به این هولدینگ معظم بر عهده داشته است، خودش همچنان کارمند و مدیر این هولدینگ است ! در تابلو وایت بردی که در خبر سایت ریاست جمهوری در کنار دیگر تصاویر این بازدید منتشر شده است، به عنوان یکی از وظایف نیروهای این هوادینگ ذکر شده است که " مشخص کردن زمان برای تسک لیست ها به آقای آشتیانی ! !" (اینجا) ابتدا فکر کردم که موضوع ربط به پروژه ای دارد که این معاون محترم بنیاد در آن پروژه حکم کارفرما را دارد اما به صورت اتفاقی در کتاب بازیگران اصلی صنعت بازی های رایانه ای کشور و چند سایت اینترنتی دیگر خواندم که این معاون محترم، شریک و مدیر پروژه در همان هولدینگ است!!! (   اینجا صفحه 74 یا این عکس) یعنی جمعیتی از بازی سازان را ابله فرض کرده اند و در حال خوش رقصی برای یکدیگر هستند و زیر ساخت های صنعتی را که با ثانیه ثانیه زحمت کشیدن آباد می کنیم، اینگونه به سخره گرفته اند و فقط به فکر جمع کردن منافع دنیوی خویش هستند. آن هم با روشی قدیمی و نخ نما . نان قرض دادن به یک بخش خصوصی مطمئن برای سال های پس از خدمت دولتی!!! معاون حمایت بنیاد طی سالیان گذشته، همان همکار و مدیر پروژه در مجموعه مدریک بوده است !

کمی دیگر هم برای این قسمت بگویم و پر حرفی را تمام کنم...

سری بزنید به سایت بنیاد ملی بازی های رایانه ای (اینجا) و خبری را که با تیتر " برنامه‌های جدی بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای برای نمایشگاه گیمزکام 2016" در تاریخ 24 مردادماه منتشر شده است بخوانید. در قسمتی از این متن به برنامه های بنیاد و شرکت هایی که قرار است به نمایشگاه آلمان اعزام شوند اشاره می شود:  1 کتاب صنعت بازی ایران 2 مجموعه دایرک 3 شرکت فن افزار با هدف معرفی خود و بازاریابی برای بازی های ایرانی (خدا خیر دهد به آقای فصیحی و همکارانش که واقعا نمونه فردی که می تواند از رانت و لابی به سبب موفقیت هایش استفاده کند ولی دست به عصا راه میرود، ایشان هستند) 4 شرکت آنو 5 بخش جلسات و... ! خوب این انتخاب بدی نیست. دست بنیاد درد نکند...

اما چگونه در تاریخ 29 مرداد ماه خبر دیگری در زمان برگزاری نمایشگاه در سایت بنیاد (اینجا) منتشر می شود و مدیریت محترم یک لوکالایزر با عنوان " فرصتی طلایی برای بازی سازان ایرانی!" به حضورش در غرفه جمهوری اسلامی ایران به جهت واردات بازی های خارجی با هدف باز شدن بازار تهاتر و عرضه بازی های بومی در بازار بین الملل اشاره می کند ! پس این شرکت هم جزو حاضرین در نمایشگاه بوده که باز هم به دلیل شنیده نشدن اعتراضات قبل از سفر، نام ایشان محرمانه مانده و ناگهان اعلام عمومی می شود که فلان مجموعه نیز اینجا با ماست !

نکته جالب در انتهای همین خبر است که متولیان صنعت گیم در بنیاد فرموده اند " این شرکت با حمایت بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای در نمایشگاه گیمزکام آلمان در شهر کلن حضور دارد." خوب قبلا درباره معاون حمایت بنیاد ملی بازی های رایانه ای که وظیفه تشخیص حمایت ها از شرکت ها بر عهده ایشان است (و امروز این مسئولیت به آقای جعفری منفرد واگذار شده است!!!!) و منفعت ایشان از حضور مجموعه های مرتبط با شرکت مدریک صحبت کرده ام. نیازی نیست بیشتر بحث را باز کنم و سرتان را درد بیاورم. خودتان کمی فکر کنید و متوجه همه چیز شوید...

تا اینجا درباره نقش بنیاد و برخی مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد در چاق شدن یک هولدینگ اقتصادی و زمینه سازی برای درآمدهای چند میلیون دلاری یک بخش خصوصی خاص بدون رعایت عدالت و حتی فراخوان های مرسوم و بزرگ کردن این مجموعه به عنوان برترین شرکت دانش بنیان بازی ساز کشور و... صحبت کردم. این را بدانید که حجم مشکلات این مجموعه بیشتر از این حرف هاست و اسم وزارتخانه ها و سازمان ها و فرزندان و بستگان مسئولین و سیاسیون مختلفی در میان است، اما در رسم و مرام نویسنده نیست که کاری انجام دهد که شاید امنیت عمومی را برهم بزند. به همین دلیل این مستندات در اختیار مقامات صالح در دستگاه های قضایی و امنیتی قرار داده میشود و ان شاالله برخوردهای لازم با این مجموعه انجام خواهد گرفت. بگذریم...

بر اساس ذات کنجکاوم و البته روحیه منتقدم، این موضوعات را به صورت شفاهی به عنوان نماینده بخشی از بازی سازان در سازمان نظام صنفی با برخی از مدیران فرهنگی مرتبط با صنعت بازی های رایانه ای، در میان گذاشتم. در بهت و حیرت متوجه شدم که آنها کاملا از مطالب فوق مطلع هستند ! برخورد تندی با بنده انجام داده و برای آنکه زیاد پر رو نشوم ! به عنوان ضربه اول شروع کردند به آزار صنفی ! در ابتدا اقای جعفری منفرد (نماینده صنف) را که بیش از دو سال بر اساس تعداد رای به دست آورده از شرکت های عضو سازمان نظام صنفی، به ایشان اعتماد کرده بودیم و به عنوان نماینده خودمان در بنیاد و دیگر سازمان ها از او استفاده می کردیم را بدون استعفای ایشان از نمایندگی صنف یا حداقل طی مراحل قانونی جایگزینی نماینده به عنوان معاون خودشان و جانشین همان معاونت حمایت که به آن اعتراض داشتیم، استخدام کردند ! در حرکت دوم تمامی مصوبه های بین بنیاد و صنف را کان لم یکن کرده و در حرکت سوم از رفاقت و نفوذ خود و اطرافیانشان استفاده کرده و با یک برنامه مدون، یکی از مدیران سازمان نظام صنفی را توجیح کردند (شاید ایشان را فریب داده اند) که ذاتا انتخاب ما پس از دو سال فعالیت به عنوان نماینده شرکت های بازی ساز عضو سازمان نظام صنفی خلاف قانون (یا خلاف منافع شخصی عده ای معلوم الحال) بوده و باید انتخابات مجددی برگزار گردد(اینجا) انگار نه انگار که انتخابات اسفندماه گذشته که در سایت سازمان نظام صنفی مورد تایید قرار گرفته و مدیرعامل محترم بنیاد ملی بازی های رایانه ای نیز آن را تایید کرده اند برای انتخاب نماینده، جانشین و علی البدل بوده است ! حکایت ضرب المثل قدیمی دیگی که برای من نچوشد، میخوام سر سگ توش بجوشد ! (صورتجلسه انتخابات گذشته که به امضا و مهر تمام حاضرین رسیده و در سایت سازمان نیز ثبت شده است را اینجا مطالعه فرمایید) اینکه سازمان نظام صنفی می تواند این کار را بکند یا خیر ، هنوز مشخص نیست. اما ذات رفتاری مدیرعامل بنیاد و هدف ایشان در تخریب و ترور شخصیتی افراد منتقد مدیریت و رابطه های ایشان، کاملا مشخص و هویدا شده است. نمایندگی در صنف بازی سازان هیچ منفعتی برای شخص من نداشته است و نخواهد داشت، اما حضورم و اعتراضم به رفتارهای برخی مدیران محترم، باعث رنجش و ناراحتی ایشان شده است !

حال نیز برخی از مدیران سازمان نظام صنفی استان تهران با تماس تلفنی و امثالهم بیان داشته اند که اصلا ذات فعالیت صنفی، به انتخابات مرسوم و به صورت رای شرکتی نیست ! معاون اسبق بنیاد ملی بازی های رایانه ای و مدیر فعلی همان شرکت نشر بازی های موبایل وارداتی (بازوی اجرایی هولدینگ معظم) به تنهایی در سازمان نظام صنفی یکصد رای (یا به روایتی یک هزار رای ) دارد ! و اگر خودش به خودش رای بدهد، آن آقای محترم به عنوان نماینده صنف بازی سازان ایران انتخاب میشود !!!

همین جا نیز موضوع را تمام نکردند و به دلیل اعتراض من به نقش این ناشرین و واردکنندگان بازی های رایانه ای در برهم زدن نظم بازار اقتصادی بومی و از بین رفتن شرایط رقابت صنایع داخلی، شروع کردند به پرونده سازی برای من، که در واقعیت اعتراضی حضوری و علنی بین چند ده مدیر صنعت بازی سازی کشور داشته ام به بدسلیقگی در انتخاب زمان برگزاری نمایشگاه گیم تهران با حضور گیم کانکشن فرانسه در اردیبهشت ماه سال نود و شش که همزمان با انتخابات ریاست جمهوری است! و هنوز نیز از پا نیافتاده اند و در حال برچسب زنی و اتهام سازی هستند که بابک کرباسی مخالف پیشرفت صنعت گیم کشور است و میخواهد با سیاه نمایی، حضور آقای پیرکارده را با پرونده نفوذ و جاسوسی از شرکت های بازی سازی یکی کند !!! یعنی به اعتقاد ایشان "بابک کرباسی" مسئول سوال نمایندگان محترم مجلس (از جمله آقای کریمی قدوسی !) از وزیر امور خارجه و وزیر اطلاعات نیز است. شاید کم کم جنگ روسیه و آمریکا هم بر گردن من بیافتد !

هر ساعت و هر روز یک پرونده جدید برای من درست می کنند و این ها فقط به خاطر سوالی ست که درباره نقش آن هولدینگ معظم، مجموعه ناشر و واردکننده های بازی های خارجی به خصوص برای موبایل، رابطه اقای معاون حمایت بنیاد و مدیران آن هولدینگ و... داشته ام و همچنین معترض شده ام به حمایت های بدون منطق متولی صنعت گیم از یک ناشر و واردکننده بازی خارجی به کشور که البته گاها بازی های ایرانی هم برای تلفن های همراه میسازد...

حالا موضوع را عمومی می کنم و با بازنشر مطالب و هشدارهایم در این پست ها، این موضوع را برای همه علاقه مندان و مدیران محترم صنعت بازی سازی کشور توضیح میدهماگر قرار است در وزارت فرهنگ و ارشاد و بنیاد ملی بازی های رایانه ای  ظلمی کنند و اگر قرار است جماعت مدیران صنعت گیم کشور را (از مسئولین شورای عالی فضای مجازی تا تولیدکنندگان مستقل) ابله فرض کنند، خیر و صلاح در این است که من نیز این بنده های خدا را روشن کنم تا متولیان امر در بنیاد ملی بازی های رایانه ای و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به صورت یک طرفه حرکت نکنند. 

اینجا ایران است و قانون دارد، شاید ضعف هایی باعث شده شکم های برخی از مال حرام پر شود، ولی قانون همیشه حاکم است و آن شکم های پر از مال حرام را می تواند کنترل کند. چه آن افراد با نفوذ در هیات مدیره یک هولدینگ اقتصادی گردن کلفت باشند و چه شرکای مدیران بنیاد که برای محصولات ساخته شده در گذشته یا حتی ساخته نشده در آینده از الان قراردادهایشان را نیز منعقد کرده اند !

شخصا دیگر به خیر و صلاح این صنعت به دست آقای علی جنتی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد و رییس هیات امنا بنیاد ملی بازی های رایانه ای ، امیدی ندارم....

 

 

قسمت بعدی به زودی منتشر میشود. شاید تا زمان انتشار پست بعدی، مشکلات نشر بی در و پیکر بازی های وارداتی و برهم خوردن نظم بازار داخلی و ... اصلاح شود و دیگر نیازی به زیاده گویی نباشد

کمی درباره سیستم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت های مختلف حمایتی در آن وزارتخانه صحبت می کنم، کمی هم درباره مشکلاتی که برای امثال من درست کرده اند و در مقابل لطف های غیرقانونی که برای عده ای خاص اجرا کرده اند حرف می زنم

 

والسلام

 

  • ۹۵/۰۷/۲۳

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.