هیهات منّا الذّله - قسمت اول
#فرهنگ_ارشاد #بازیهای_رایانه_ای
#پولشویی #تخریب_بازار #مصرفگرایی #واردات #جهل_مرکب
#فساد #پیاده_نظام_دشمن
#اپوزیسیون #هولدینگ_آقازاده_ها
سخن و درد دلی با فعالین حوزه فرهنگ و هنر به خصوص تولیدکنندگان بازی های رایانه ای درباره نفوذ آقازاده ها و باندهای سیاسی در عرصه فرهنگ و هنر این مرز و بوم، به جهت پولشویی و ایجاد رانت و لابی های گسترده در حوزه های مختلف فرهنگی دارم (بیشتر مطالبم در حوزه فعالیت های صنعت بازی های رایانه ای و پروژه نفوذ و استحاله فرهنگی در این حوزه می باشد) که آن را با مقدمه ای به مناسبت فرا رسیدن عاشورای حسینی و ایام فتح خون بر شمشیر آغاز می کنم.
مقدمه : با هر ظاهر و هر اخلاقی ده روز عزاداری کردیم و در شهرهای ماتم زده و سیاهپوش تردد کردیم تا نام بزرگ مردی به نام اباعبدالله الحسین ع و خاندان پاک ایشان را زنده نگاه داریم، اما پیام این خانواده چه بود ؟ درسی که از داستان عاشورا برای ما به جا مانده است چیست ؟ آیا این بزرگان نیازمند عزاداری ما هستند یا نیازمند شناخت سره از ناسره توسط ما مدعیان تشییع هستند ؟! پیام قیام با شکوه سیدالشهداء(ع)منحصر به آن زمان نیست, بلکه این پـیام پـیامى جاوید و ابـدى است و فراتـر از محدوده زمان و مکان است, هرجا و در هر جامعه اى که به حق عمل نشود, و از بـاطل خوددارى نشود, بدعتها زنده, و سنتها نابـود شود, هرجا که احکام خدا تغییر و تحریف یابد, در هر جـامعـه اى که ویژگى هاى جـاهلیت را داشته باشد آن جامعه, جامعه اى یزیدى بـوده, و مبـارزه و مخالفت بـا مفاسد و آلودگى ها و آمران و عاملان آنها, کارى حـسینى خواهد بود. آنان که به حکم فرمایی و تولیت ظالمان و فاسدان تن بدهند و در برابر فساد و ظلم و بدعت و تحریف " سکوت و سازش " کنند (حتی اگر این امر بسیار کوچک و در برابر دریای خروشان ارزش های یک جامعه، بی اهمیت باشد) و منافع دنیای خود را بیش از دین و عزّت و شرف، دوست بدارند، ذلّت دنیوی و عذاب اخروى و خشم خدا و خلق خدا را براى خود مهیا می کنند. براى یک مسلمان عاشورایی، بالاتر از هر چیز، عمل به وظیفه و انجام تکلیف است، هرچه باشد و هر جا باشد، چه با فتح نظامى، چه با شهادت، چه با ماندن، چه با رفتن، چه با فریاد، چه با سکوت، چه تنها و چه با حمایت همه دوستان و اطرافیانش ! قیام براى خدا شکست ندارد و هر که به «وظیفه» و «تکلیف» خود عمل کند، پیروز است، هر چند در ظاهر شکست بخورد و این شکست آثار وضعی دنیوی نیز برای فرد یا اطرافیانش داشته باشد. شعار مسلمانان عاشورایی «هیهات منّا الذّله» است و مدالشان عزّت و آزادگى.
پس ای سیاستمداران و مدیران عالی رتبه ( و برخی مدیران دون پایه فرهنگی ! ) عاشوراییان را آزمایش نکنید که برایشان هر زمینی کربلا و هر زمانی عاشوراست...
در سال های ابتدایی شکل گیری این صنعت فرهنگی در کشورمان، انتقادات زیادی به مدیران وقت "بنیاد ملی بازی های رایانه ای" داشتم و سبب آن نیز بی کفایتی برخی مدیران بی سواد و متوهم آن زمان بود که از اعتماد ریاست بنیاد نهایت سواستفاده را می کردند.
آن زمان فضای سیاسی کشورمان به گونه ای بود که خواسته و ناخواسته دسته بندی های حزبی و سیاسی پررنگی بین معاندین نظام و دوستداران نظام شکل گرفته بود و طبیعتا در بدنه صنعت تازه جوانه زده بازی سازی هم این دسته بندی ها دیده میشد. آن روزها یکی از معاونان بنیاد ملی بازی های رایانه ای در حال کارچاق کنی و ایجاد رانت و لابی برای دختر و داماد یکی از متهمان امنیتی - سیاسی ایران بود و خیلی راحت ده ها مجوز و وام و قرارداد و... بی درد سر به آن فرد منتقل میشد ! مثلا یک بازی آن لاین که تمام کشور به این نتیجه رسیده بودند به دلیل خروج ارز (میلیاردها تومان بدون مالیات و عوارض و...) و نیز داستان های مختلفی که به جهت رفتار بدون کنترل در فروم ها و... این بازی به وجود آمده بود این بازی در ایران باید فیلتر شود، به راحتی به کار خود ادامه میداد و مدیران بنیاد در نقش مدافعان بازی خارجی ترجمه شده در بازار ایران سینه چاک میدادند و برای رفع فیلتر آن اقدام می کردند ! و البته در این راه هر کمکی که توانستند نیز کردند از رده بندی سنی عجیب این بازی تا تبلیغات و غرفه های خاص و... برای این بازی لوکال شده در نمایشگاه های مختلف کشوری و امثالهم. صنعت ما آن روزها خیلی کوچک تر از مورچه ای بود که این روزها هست و به همین دلیل آن رفتارها به شدت توی ذوق میزد. اعتراض هایم به این رفتار و تبعیض های آن مدیران خائن به فعالان این حوزه راه به جایی نبرد، مصاحبه، بیانیه، نامه و.... در نهایت منجر به باز شدن پرونده های مکرر در دادگاه شد و هر بار یک آقا یا آقازاده ای از من به دلیل تشویش اذهان عمومی یا نشر اکاذیب شکایت کردکه البته تمامی آنها شکست خورد چون حرف خلافی نمیزدم و هر چه میگفتم عینا حقیقت بود.
کم کم با چند پیشنهاد و اعتماد وارد کارزار حاکمیتی شدم، چندین مسئولیت قبول کردم به جهت اصلاح رفتارهای حاکمیتی و کوتاه شدن دست برخی سواستفاده گران، کمی کار کردم و وقتی دیدم این دیوار از پایه کج نهاده شده است، به دلیل بیماری قلبی و مشکلات جسمانی از تمام مسئولیت هایم استعفا دادم و ترجیح دادم به جای سر و کله زدن با عده ای مدیر فرهنگی بی عرضه، گوشه شرکتم بنشینم و گذر عمر را نظاره کنم، شاید فرد بهتری بتواند بر آن صندلی ها بنشیند و مدیران بالادستی را متوجه ماجرا کند.
ماه ها و سال ها گذشت و قرعه سکان مدیریت بنیاد ملی بازی های رایانه ای به دست افراد تازه نفس (و البته جوان و جویای نام) افتاد و اکنون حدود سه سال از مدیریت جدید حاکم بر صنعت بازی های رایانه ای کشور می گذرد ....
ادامه به زودی تقدیم می گردد.
هر شب را به امید توبه ظاهری و بازگشت برخی مدیران فرهنگی به آغوش فرهنگ کشورمان و همراهی با زحمتکشان و تولیدکنندگان محصولات فرهنگی، صبح می کنم.
ان شاالله که هر چه کمتر این دمل چرکین باز شود که هیچوقت در افشاگری و برملاکردن تخلفات دیگران، خیر و صلاحی نیست.
- ۹۵/۰۷/۲۲