دشتِ بی فرهنگیِ ما

برخی حرف ها درباره "حوزه های اجتماعی و صنایع فرهنگی" را اینجا منتشر می کنم

برخی حرف ها درباره "حوزه های اجتماعی و صنایع فرهنگی" را اینجا منتشر می کنم

دشتِ بی فرهنگیِ ما

متولد اواخر دهه 50 هستم !
به اندازه کافی از دنیا چشیده ام ...
تجربیات تلخ و شیرین، رفاقت های کاری و بی فرجام، تولیدات سخت، مباشرت با برخی مسئولین بی انگیزه و مواردی از این نوع، باعث شد تا از برخی فعالیت های خارج از برنامه ام خسته شوم ...
راستی ! هنوز نگفتم
من جزو آدم های خوشبختی هستم که شغلشان را دوست دارند،یعنی از ابتدای فعالیتم احساس کردم که خدا در آغوش گرفته مرا !
کار و پیشه ام فعالیت در حوزه رسانه و تولیدات فرهنگی بود، پویانمایی، بازی رایانه ای، فیلم کوتاه، تبلیغات فرهنگی و از این جنس تولیدات
لذت بخش بود و هست
حدود 3سال نمیدونم چرا احساس کردم باید در کنار کار کردن، حرف هم بزنم ! احساس کردم حق نقد و اصلاح برخی امور را در حوزه مدیریت کلان و حاکمیتی دارم ! بعد احساس کردم برخی حرف های واضح و حتی تکراری، برای خیلی از مسئولین (و برخی همکارانم) همچون مارپیچ های افسانه ای، گُنگ و گمراه کننده است ! خواستم کمک کنم تا ابروی برخی قوانین اشتباه مرتبط با "حوزه سرگرمی های دیجیتال" را درست کنم، اما زورم به آنها نرسید و به صورت اتفاقی ، چشم خودم کور شد ! و ناخواسته باعث شدم چند تن از دوستانم تبدیل به دشمنانم شوند.
بخشی از سمت های افتخاری و غیر رسمی که در کنار تولیدات پویانمایی و بازی های دیجیتال داشتم نیز بدین شرح است :
• مسئول حوزه سرگرمی های دیجیتال و کارشناس مرکز رسانه های دیجیتال
• دبیر بخش بازی های رایانه ای نمایشگاه بین المللی رسانه های دیجیتال
• مشاور و کارشناس حوزه بازی های رایانه ای قرارگاه فرهنگی خاتم الاوصیا عج و سازمان سراج
• مسئول بخش بازی های رایانه ای نمایشگاه رسانه های دیجیتال انقلاب اسلامی
• مشاور و کارشناس حوزه رسانه های مجازی مرکز رشد جهاد دانشگاهی
• مدیر بخش پویانمایی موسسه فرهنگی هنری شهید آوینی
• دبیر ستاد بازی های رایانه ای مرکز ملی فضای مجازی کشور
• موسس و دبیر وقت انجمن بازی سازان انقلاب اسلامی
• نماینده کارگروه بازی های رایانه ای سازمان نظام صنفی ایران (اسفند 1393 تا شهریور 1395)
و...
حالا اینجا با نیت خیر و به قصد اصلاح برخی امور، حرف هایی را می نویسم تا شاید روزی گره از کاری باز کند این کلمات و اندیشه ها...
ضمنا تا اطلاع ثانوی،بنا به دلایلی سیستم تایید نظرات عمومی" غیر فعال است" اما پیام های شما را حتما میخوانم
.
.
.
کد رهگیری "ساماندهی" : 84468404

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۹ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

سلام

مخاطبین عزیز لطفا در راستای سیاست شفاف سازی و حقوق شهروندی و نیز قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات که از وعده های دولت منتخب و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعلی بوده است، متن سوال های ذیل را بررسی و بر اساس پاسخی که ارائه شده است اگر مستندات یا مدارکی بر خلاف آن پاسخ ها در اختیار دارید، برای بنده ارسال بفرمایید

با تشکر از توجه شما عزیزان 

 

-----------------------------------------------------------------------------------------

آنچه یک هنرمند در اثر خود نمایان می‌کند بازتاب فکر و ذهن اوست. هنرمند سعی می‌کند فکر و اعتقاد خود را با زبان هنر منتقل کند. از نقاشی روی بوم گرفته؛ تا فیلم روی پرده سینما، این‌چنین است. زبان قصه‌ و داستان البته به آن دلیل که می‌تواند با عموم مردم ارتباط بگیرد جذابیتش دوچندان است. در ادبیات ایرانیان، داستان و حکایت از همین جهت مورد استقبال مردم بوده است و در ادبیات محاوره‌ای مردم ورود پیدا کرده بوده است. در ادبیات جهانی خصوصا روسیه و فرانسه نیز، رمان زبان انتقال فرهنگ و تاریخ و اخلاق بوده است. خواننده با همذات پنداری با شخصیت‌های داستان ارزشهای کشور خود را فرامی‌گیرد و و کم‌کم نسبت به آنها علاقه و تعصب پیدا می‌کند.

مرز انتقال فرهنگ تا تهاجم فرهنگی مرز حساسی است.

خواننده ایرانی می‌تواند با مطالعه‌ی بینوایان ویکتور هوگو با اوضاع و احوال آن روز فرانسه آشنا شود و در عین حال به تبادل فرهنگی بپردازد ولی وقتی نویسنده‌ی وطنی سعی می‌کند در کتابش طوری قلم بزند که فرهنگ و سبک زندگی فرانسوی را تبلیغ کند و فرهنگ و سبک زندگی ایرانی را به سخره بگیرد و بر ناخودآگاه خواننده اثر بگذارد مصداق تهاجم فرهنگی پیدا می‌کند.

این همان غربزدگی است که جلال آل احمد از آن می‌گفت. در کنار رمان و داستان و فیلم و سریال؛ عرصه بازی‌های رایانه‌ای یکی از مهمترین ابزاهای آموزش فرهنگ و یا تهاجم فرهنگی است. بازی به دلیل ماهیت سرگرمی برای کودکان و نوجوانان جذاب و شیرین است به شکلی که در هنگامه بازی حواسش به اطراف خود کمتر جلب می‌شود. بازی‌های رایانه ای (Video Game) مجموعه‌ای از هیجان، اضطراب، تعقل، مهارت، صبر و دوراندیشی و … را برای کودک به ارمغان می‌آورد و این همان ماهیت سرگرم کننده‌ی بازی است. کودک و نوجوان با داشتن حس همذات پنداری قوی با شخصیت‌های بازی، گاها تا ساعت‌ها بعد از اتمام آن نیز درگیر آن شخصیت است و در رفتار و بیان خود به تقلید و شبیه سازی او می‌پردازد. از همین جهت است که شرکت‌های بزرگی در دنیا در این عرصه سرمایه‌گذاری ‌های هنگفت کرده اند و چرخه اقتصادی آن بالغ بر ده‌ها میلیارد دلار را شامل می‌شود. یکی از نکات مهم این عرصه قدرت انعطاف بازی سازان با سرعت رشد تکنولوژی‌های ارتباطی-رسانه‌ای است.

یکی از این جهشهای تکنولوژی را باید ورود گوشی‌های هوشمند به بازار دانست که این امکان را فراهم می‌آورد کاربر با استفاده از گوشی خود وارد دنیای سرگرم کننده بازی شود. با این اتفاق دیگر نیاز نبود کاربر حتما پشت سیستم شخصی خود بنشیند. بلکه حالا بازی او همیشه همراهش هست؛ در مترو، پارک، مهمانی، سینما و … هنر بازی‌سازان حرفه‌ای جهان در این است که چرخه اقتصادی درآمدی بازی را با فضای فرهنگی- آموزشی متناسب با سیاست‌های سبک زندگی غربی ترکیب کرده اند. یعنی همان طور که هالیوود سعی می‌کند در فیلم‌های خود سبک زندگی آمریکایی را ترویج کند و یا نگاه تماشاگر را به اسلام و مسلمانان منفی کند؛ بازی سازان جهانی نیز این چنین اقدام می‌کنند.

وقتی کاربر کودک یا نوجوان قرار است نقش یک سرباز آمریکایی را بازی کند که وارد شهرهای عراق، افغانستان و یا ایران شده و بنابر ماموریت و استراتژی بازی باید بعضی از اماکن این کشورها مانند مساجد را تخریب کند و یا مردم این کشورها را بکشد؛ بر ناخوادگاه کاربر اثر می‌گذارد و می‌تواند حسی مانند میهن دوستی در او را ضعیف کند و یا غرب دوستی را تقویت. یا بعضی از بازی‌ها که سبک زندگی را مستقیم مورد هدف قرار داده اند که کاربر باید در مقام بازی کارهایی را بکند و رفتاری از خود نشان بدهد که خلاف اعتقادات و اصول و مبانی دینی اوست. لذاست که باید گفت غفلت از بازی‌ساز و بازی‌سازی وطنی یعنی مجوز ورود بی رویه بازی‌های خارجی که بعضا هیچ‌گونه  سنخیتی با فرهنگ ایرانی-اسلامی ما نیز ندارند. بازی‌ساز وطنی در صورت حمایت سیاست گذاران فرهنگی کشور می تواند همان نقش غلط فرهنگ سازی بازی‌های خارجی را؛ با جهت گیری ایرانی- اسلامی اصلاح کند. ان شاالله

 

«خبرنامه دانشجویان ایران»

20 مرداد 1395 و در اوج خوشحالی برخی مسئولین از توافق های ایران و غرب و قبل از روی کار آمدن ترامپ دیوانه، مطلبی در خبرگزاری مشرق به شرح ذیل نوشته شد :

 

قطعاً سفر رسمی و غیررسمی اتباع نه‌چندان سرشناس اروپایی به ایران و همچنین رفتار سفارت خانه‌های کشورهای اروپایی در ایران بی‌هدف نیست و در شرایطی که عملاً تجارت با ایران بواسطه شیطنت‌های کنگره با مشکلات جدی مواجه شده است از اهداف پنهان دیگری خبر می‌دهد.

سنای آمریکا منافع اقتصادی برجام برای ایران را به قطع آزمایش‌های موشکی مشروط می‌کند. انعقاد قرارداد مشترک بین ایران و هند برای توسعه بندر چابهار زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد. ایرباس اعلام می‌کند که بدون اجازه آمریکا به ایران هواپیما نمی‌فروشد و دو شرکت واسطه در فروس ایرباس‌های دست دوم به ایران تحریم می‌شوند. قوانین سخت‌گیرانه و مبهمی برای فعالیت بانک‌های اروپایی در ایران وضع می‌شود تا جایی که هیچ‌کدام از آنها تمایلی به سرمایه‌گذاری در ایران ندارند. سناریوی طولانی نقض برجام توسط طرف غربی و آمریکایی که هر روز ابعاد تازه‌ای به خود می‌گیرد و هیچ واکنش جدی را از طرف مقامات سیاسی و اقتصادی کشورمان به همراه ندارد؛ روحاین از عزت خیالی برجام صحیت می‌کند و آن طرف‌تر ظریف به املای خویش در برجام نمره 20 می‌دهد و ...

رویه نقض توافق هسته‌ای آنقدر واضح شده است که فقط صد روز پس از اجرای برجام مقامات آمریکایی عملاً اعتراف می‌کنند که اهداف دیگری را به غیر از آنچه در توافق نوشته شده در ایران دنبال می‌کنند. می‌توان اظهارات سوزان مالونی مدیر مرکز سیاست خاورمیانه موسسه بروکینگز را نقطه پایانی برای اعتماد به برجام معرفی کرد اما همچنان عده‌ای در داخل کشور قصد ندارند تا با حقیقت نقض برجام کنار بیایند.

ماهیت تحرکات و سفر هیئت‌های تجاری و سیاسی غربی به ایران نشان می‌دهد که اراده جدی برای تغییر رویکرد نسبت به ایران وجود ندارد. دلایل روشنی وجود دارد که نشان می‌دهد اقدامات پسابرجامی 1+5 در ایران بیش از آنکه به مباحث اقتصادی بپردازد ماهیت فرهنگی و امنیتی دارد.

ادعا می‌شود که طی سفر رئیس جمهور به اروپا حدود 50 میلیارد دلار قرارداد تجاری میان ایران و دو کشور ایتالیا و فرانسه منعقد شده است. حال سؤال اینجاست که چطور قرارداد 500 میلیون دلاری میان ایران و هند (یک صدم مبلغ قرارداد ایران با فرانسه و ایتالیا) حساسیت آمریکایی‌ها را برانگیخته و شبهه غیرقانونی بودن آن را در ذهن مقامات آمریکایی ایجاد کرده است؟

راز این برخورد دوگانه غرب را می‌توان در گزارش اندیشکده آمریکایی «میدل ایست» کشف کرد. در این گزارش آمده است که اصلاحات اقتصادی قابل‌توجه می‌تواند سیاست‌های منطقه‌ای و خارجی ایران را تغییر دهد و اولویت تعامل اقتصادی را نسبت به نزاع‌های ایدئولوژیک افزایش دهد. به نفع تمامی عوامل درگیر در پویایی‌های منطقه است تا ایران را ترغیب کنند که گزینه دیگری یعنی اجرای اصلاحات گسترده و هماهنگ مد نظر غرب را اختیار کند.

نقش سفارت آلمان و فرانسه در پسابرجام ایران

در واقع طرف غربی نوعی تعامل اقتصادی با ایران را مدنظر دارند که به مهار کردن ایران در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی بیانجامد. طبق این گزارش هدف اصلی سرمایه‌گذاری تجاری در ایران و تبادلات اقتصادی میان تهران و غرب درجه‌ای از نفوذ اقتصادی است که مانع از مقاومت ایران در برابر خواسته‌های غرب شود.

سایت سفارت آلمان در تهران بیش از صد و ده روز پس از اجرای برجام همچنان قوانین محدود کننده تجارت با ایران را در خروجی سایت خود دارد. جالب آنجاست که وبسایت رسمی سفارت آلمان همچنان قطعنامه‌های 1929، 1803 و 1747 شورای امنیت را جزیی از قوانین تجاری با ایران معرفی می‌کند.

 

 

سفارت فرانسه در تهران برنامه‌ای با نام «کالچرلب» را کلید زده که به دنبال جذب جوانان بیست تا سی ساله ایرانی با هدف تکمیل پازل نفوذ فرهنگی در کشور است. 

سفارت فرانسه culture lab را برنامه‌ای برای تربیت مبلغان فرهنگی فرانسه در خارج از این کشور معرفی می‌کند. جالب آنجاست که روزنامه‌نگاری، عکاسی، رقص، سینما و تئاتر مهمترین اولویت برنامه کولتورلب هستند.

 

اگر اقدامات دو سفارت آلمان و فرانسه را در کنار دخالت آشکار نیکلاس هاپتون (کاردار انگلیس در تهران) در روزهای منتهی به انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان قرار دهیم به یک فرمول پسابرجامی برخورد با ایران توسط سفارتخانه‌های فعال اروپایی می‌رسیم.

چندی پیش آدام زوبین که سرپرست معاونت اطلاعات مالی و ضد تروریسم وزارت خزانه داری امریکاست، در جلسه استماع کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا گفت: سیاست تحریمی فعلی آمریکا «حذف واسطه‌های کلیدی» ایران است. این واسطه‌ها، هم افراد، نهادها و شرکت‌هایی را در بر می‌گیرد که که به محور مقاومت سرویس می‌دهند و هم شامل اعضای خود این محور است.

هر چقدر دخالت غیر دیپلماتیک سفارتخانه‌های اروپایی در ایران آشکار است به همان اندازه آینده قراردادهای اقتصادی پسابرجامی میان ایران و غرب در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. سفر هیئت‌های اقتصادی اروپایی به تهران به غیر از آنکه حس تغییر و فواید برجام را به جامعه القا کند هیچ سودی برای کشور نداشته است.

دولت نیز از حس تغییر در دوران پسابرجام به دلیل منافع سیاسی داخلی استقبال می‌کند اما آنچه کاملاً مشخص است زیرساخت اقتصادی کشور با تغییر محسوس و قابل توجهی مواجه نشده است. ورود کالاهای مصرفی اروپایی، تمدید قراردادهای پیشین با شرکت‌های نه‌چندان مطمئن اروپایی و رفت‌وآمد بی‌فایده هیئت‌های تجاری را نمی‌توان نتیجه قابل قبولی در بده بستان هسته‌ای دانست.

از طرفی به نظر می‌رسد اعمال فشار بیشتر به کشورمان از تحولات سیاسی داخلی تبعیت می‌کند. در حالی که مجلس دهم به کار خود پایان داده و هنوز مجلس یازدهم کار خود را آغاز نکرده است؛ سنای آمریکا بهره‌مندی از منافع اقتصادی برجام برای ایران را به قطع آزمایش‌های موشکی مشروط می‌کند. در این میان دولتی‌ها همچنان در حالت خلسه قرار دارند و هیچ نشانه‌ای از واکنش در برابر آمریکا دیده نمی‌شود.روحانی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 96 بیش از آنکه به درمان دردهای عمیق اقتصادی کشور بپردازد به بزک کردن ظاهر اقتصاد مشغول است. برخلاف شعارهای مکرر دولت هیچ برنامه‌ای مشخصی برای عبور از رکود در دولت روحانی مشاهده نمی‌شود. دولتی‌ها سفر اتباع آمریکایی به ایران و بستن قرارداد اقتصادی نه‌چندان قابل اتکا را ابزاری برای بزک ظاهر اقتصاد کشور قرار داده‌اند تا بتوانند عملکرد چهار ساله نخست دولت تدبیر و امید را در انتخابات آینده موجه جلوه دهند.

با تصویب طرح ممنوعیت تردد به ایران توسط مجلس نمایندگان آمریکا تنها کسانی به ایران سفر می‌کنند که پیشاپیش مجوزهای لازم را از جانب مقامات امنیتی ایالات متحده دریافت کرده‌اند لذا نمی‌توان به اهداف سفر اتباع غربی به ایران چندان مطمئن بود. در نظر گرفتن این موضوع همراه با مشروط کردن بهره‌مندی از برجام به عدم آزمایش موشکی توسط ایران را می‌توان به پایان یافتن تمام امتیازات طرف ایرانی در برجام تفسیر کرد. د راین میان تنها یک سؤال باقی می‌ماند؛ اینکه آیا منافع سیاسی دولت در داخل کشور و نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آینده عاملی برای سکوت دولتی‌هاست؟

قطعاً سفر رسمی و غیررسمی اتباع نه‌چندان سرشناس اروپایی به ایران بی‌هدف نیست و در شرایطی که عملاً تجارت با ایران بواسطه شیطنت‌های کنگره با مشکلات جدی مواجه شده است از اهداف پنهان دیگری خبر می‌دهد.

در مجموع عملکرد پسابرجامی دو طرف مذاکرات هسته‌ای را می‌توان در چند جمله خلاصه کرد.

در درجه اول دولتی‌ها در داخل ایران تلاش می‌کنند توافق هسته‌ای را موفق جلوه دهند تا توجیه قابل قبولی برای سه سال گذشته از دولت یازدهم ارائه دهند و از طرف دیگر با شریک کردن مجلس و سایر نهادهای کشور در به نتیجه رسیدن توافق هسته‌ای از هم‌اکنون راهی برای توجیه نقض علنی برجام از سوی غربی‌ها باز کنند.

اما طرف دیگر مذاکرات هسته‌ای تمام انرژی خود را برای سوء استفاده از اعتماد نسبی دولت یازدهم متمرکز کرده و تلاش می‌کند تا با نفوذ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی راه را برای امتیازگیری‌های آینده از کشورمان هموارتر کند.

 

 

 

 

پ ن :

خوب حالا تجسم کنید چرا بعد از گذشت دو سال از این متن، عینا تمام این ادبیات و فکت ها ثابت شده است !؟ چرا حتی یک بند از این گفته ها غلط نبوده است ؟! چرا برخی مسئولین خود را به نفهمیدن زده اند ؟! مسئولین فرهنگی کشورمان درباره حضور فرانسه در این حوزه، برای فرزند و نوه های خود پاسخی آماده کرده اند ؟

خدا را شکر ما مملکت را رها نمی کنیم و هر اتفاقی بیافتد پای انقلاب ایستاده ایم. اما شما که بیش از 2 سال به ما تهمت زدید و مسخره کردید و بعضا دادگاهی کردید که ما اشتباه می کنیم و اکاذیب می گوییم، امروز که همه چیز اثبات شده است با چه آب و صابونی صورت تان را تمیز خواهید کرد ؟! راه نغییر در رفتار قبل را پیش گرفته اید یا باز هم بر طبل اراجیف قبلی اروپایی ها می کوبید ؟!

ضمنا پیشنهاد می کنم مطلب گزارش اندیشکده میدل ایست را نیز (اینجا) که در همان سال 1395 منتشر شده است به همراه مستندات پیوست آن مطالعه بفرمایید. آقایان مسئول ! لطفا بیدار شوید

در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چه خبر است ؟

آیا نظارتی بر عملکرد برخی مجموعه های ذیربط وجود دارد ؟

اتاق شیشه ای و شفافیت در عملکرد دستگاه های متولی از اولین و مهم ترین برنامه های دکتر صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد بود. تابستان امسال ایشان در برنامه نگاه یک گفتند : "... اعتماد پایه است و شفافیت می‌تواند به اعتماد کمک کند، ما در طول این یک سال این موضوع را دنبال کردیم، به همین منظور در بحث دسترسی آزاد به اطلاعات اقداماتی را انجام دادیم و این نه تنها در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بلکه در دولت نیز صورت گرفت."

متن پیاده شده این برنامه و صحبت های آقای وزیر را در سایت وزارتخانه مطالعه بفرمایید. ( اینجا )

این ایده خوب مدیریتی برای شفافیت و ارائه گزارش به ملت در بخشی از دستگاه های مرتبط با این وزارتخانه به درستی پیاده سازی شد. مثلا گزارش حسابرسی دقیق سازمان سینمایی. یا گزارش حسابرسی دقیق مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال. اما متاسفانه باز هم برخی مدیران ارشاد که طبیعتا مخاطب بنده و حوزه فعالیت بنده هستند، یا با سومدیریت یا با زرنگی، همین ملت را که مخاطب اصلی وزیر محترم بوده اند ملعبه خود قرار داده و نقش گزارش می کشند تا مخاطب احساس رضایت کند !

از چه حرف می زنم ؟!

باز هم بنیاد ملی بازی های رایانه ای !!!

در اینجا ببینید که گزارش حسابرسی سال 1396 یکی از زیرمجموعه های این وزارتخانه (مرکز رسانه های دیجیتال) چگونه به صورت کامل و کاملا شفاف در اختیار عموم قرار گرفته است. (اصل فایل نیز اینجاست) پس نتیجه می گیریم وزارتخانه بلد است به حرمت حضور برخی مدیران دلسوز مثل آقای دکتر موسویان، دستورالعمل های صادر شده از سوی وزیر محترم را درست اجرا کند.

حالا در اینجا ببینید که گزارش حسابرسی سال 1396 یکی دیگر از زیرمجموعه های این وزارتخانه (بنیاد ملی بازی های رایانه ای) چگونه به صورت ناقص و 7 صفحه از مطلب اصلی ! در اختیار عموم قرار گرفته است ! (اصل فایل نیز اینجاست) یعنی می شود دستور مشخص دو ضربدر دو در حالت های خاصی که برخی نخواهند پاسخ بدهند، بشود پنج !

شما به عنوان یک بیننده می توانید در گزارش موسسه تارا بر عکس موسسه بازی های رایانه ای به ریز و جزییات پرداخت هایی که از بیت المال انجام شده است و نیز توضیحات کامل و تکمیلی عملکرد آن مجموعه ، نام اشخاص ذینفع، مبالغ مشخص پرداختی ها و... دسترسی داشته باشید و نهایتا اگر نقدی به عملکرد مدیریتی موسسه تارا دارید بیان کنید. دست مریزاد به مدیران شجاع مرکز رسانه دیجیتال و موسسه شفاف تارا.

حالا چرا برخی مدیران همین وزارتخانه که حداقل می توانیم به جرات بگوییم روزهای بسیار بدی را پشت سر می گذارند و برای بقا خود دست به جمع آوری امضا و صدور بیانیه های سفارشی خطاب به وزیر و... زده اند، از ارائه گزارش های دقیق حسابرسی واهمه دارند ؟

چرا ملت برای دانستن ریز هزینه های پرداختی مسئولین مرکز رسانه های دیجیتال (و امثالهم) در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مَحرم هستند ولی برای دانستن ریز هزینه های بنیاد ملی بازی های رایانه ای نامحرم هستند ؟! این چه وضعیتی ست که عده ای از مدیران حتی دستورالعمل های وزیر درباره شفافیت را نیز به بازی می گیرند ؟! 

البته این پاسخ قطعا مردود است که بگویند : فایل قرارداده شده در سایت بنیاد، اشتباهی آپلوده شده و اشتباها دارای 7 صفحه است و به زودی فایل اصلی جایگزین خواهد شد ! چون پیگیری از مدیران بنیاد مشخص کرد دقیقا در جریان این فایل هستند ! اما باز هم اگر این پاسخ را بدهند و فایل را جا به جا کنند یعنی هنوز امیدی به زنده بودن حیا و مطالبه گری از مسئولین هست !

 

در پایان امیدوارم طی روزهای آتی فایل اصلی و کامل حسابرسی سال 1396 بنیاد ملی بازی های رایانه ای (توسط موسسه حسابرسی رهیافت حساب تهران) در سایت رسمی این بنیاد قرار بگیرد و نیازی به مطالبه رسمی این گزارش از وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسئولین ذیربط نباشد.

 

مدیریت فرهنگی در دوران اقتصاد مقاومتی را با هم ببینیم !

برای دیدن تصویر بزرگتر روی آن کلیک کنید

شرح وظایف دو سازمانِ زیر مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سایت های این دو مجموعه مشخص است. اینکه چگونه و چه بخشی از بودجه یک سازمان را به جای هزینه برای رشد کسب و کار فرهنگی، خرج حقوق پرسنل (به خصوص تاسیس معاونت های نوظهور برای برخی خواص و نخبه ها!) کنیم و بر اساس منشور وظایف در حوزهای مختلف فعالیت کنیم را خودتان تحلیل کنید.

آیا در مقایسه با شرح واقعیت زمستان اقتصادی فعلی که حاصل هنرنمایی های خاصی می باشد، مدیریت مرکز رسانه های دیجیتال درست عمل کرده است یا مدیریت بنیاد ملی بازی های رایانه ای !؟

قضاوت با شماست ! 

ضرب المثل قدیمی میگه : آفتابه لگن هفت دست ولی شام و ناهار هیچی ! 

 

#برگی_از_تاریخ

اسم ها را برداشتم تا ان شاالله ظرفیت داشته باشند و شکایت نکنند از این منتقدین قدیمی!

مصاحبه با یک خبرگزاری رسمی و مربوط به سال 1395 است !

جهت یادآوری محبوبیت تان بین بازی سازان و منتقدین ارسال می کنم !

شاید یادتون بیاد چطوری رسیدیم به امروز و نقدهای امروز !

 

 

گفته اند : ... بنیاد ارگانی به شدت بی‌برنامه و باری به هر جهت است. تغییر مدیریت هم تاثیری روی آن نگذاشته است. بنیاد هیچ ایده‌ای در مورد برنامه‌ریزی و آینده گیم ندارد. معلوم نیست این تعداد افراد استخدام شده در بنیاد چه کار می‌کنند. هرسال با بودجه بنیاد، آقای کریمی قدوسی به همراه افراد زیادی راهی آلمان (گیمزکام) و فرانسه (گیم کانکشن) می‌شوند. غرفه می‌گیرند و می‌گویند شرکت در این نمایشگاه دستاور دارد اما کدام دستاورد، کدام همکاری؟ به جای اینکه بودجه بنیاد را خرج سفرهای این ‌چنینی بکنید، بروید در بخش آموزش سرمایه‌گذاری کنید. ۲۵۰ میلیون از پنج میلیارد بودجه را بگذارید خرج موسسات و آموزش.

 

 

حالا برید توی صندوقچه، مصاحبه های سال 1393 من رو در بیارید ببرید دادگاه شکایت کنید !

اصلا بیاید همه رو ببندید و بگیرید و خوشحال باشید laugh

خانه از پای بند ویران است

خواجه در بند نقش ایوان است

 

ماجراهای جالبی در کشورمان در حال وقوع است ! شلوغی ها و اولویت های مختلفی داریم که این ریزدانه ها خیلی به حساب نمی آیند. ولی تجسم کنید ! و بدانید :

فردی از تمام ظرفیت خود و خانواده ی خاص خود استفاده کرده است تا پای غربی ها (به خصوص فرانسه) به حوزه فرهنگ ایران باز شود (به بهانه های مختلف که اکثرا تا کنون پوچ بوده است) و اکنون همان فرد در حال تکاپو برای دریافت اقامت دوم از یک کشور غربی برای زندگی آینده خود، همسر و فرزندش است !

مُزد خوش خدمتی و فروش عرصه فرهنگ ایران را خیلی زود می خواهد دریافت کند !

اینگونه در انقلاب، نااهلان را تحمل کرده ایم ! و اینگونه بی حیا شده اند.

یقین دارم آب در هاونگ می کوبد و قطعا موفق نمی شود ! طرف غربی بی معرفت تر از این حرف هاست !

اما اگر موفق بشود هم.... استخر فرح در انتظارشwink

 

just kidding

با وجود تمام این زیبایی ها باز هم روحم آرام نیست

پس شما هم برای حاجتم دعا کنید

اللهم ارزقنی الشهاده فی سبیلک به حق الحسین ع

 

ابرمرد زندگی ام چه زیبا اینگونه نجوا می کرد با خدای خویش :

" من دنیا را طلاق دادم. خدای بزرگ مرا در آتش عشق و محبت سوزاند. مقیاسها و معیارهای جدید بر دلم گذاشت و خواسته های عادی و مادی و شخصی در نظرم حذف شد. روزگاری گذشت که دنیا و مافیها را سه طلاقه کردم و ازهمه چیز خود گذشتم. از همه چیز گذشتم و با آغوش باز به استقبال مرگ رفتم و این شاید مهمترین و اساسی ترین پایه پیروزی من در این امتحان سخت باشد."

 

 

ان شاالله این با آغوش باز به "استقبال مرگ رفتن" را خدای بزرگ از من نیز قبول بفرماید که سخت خسته از دنیا شده ام. دنیایی که ساخته اید و مملو از دروغ و نیرنگ و تزویر و تحریف و وارونه جلوه دادن خیر و شر است. گرده های من دیگر توان ندارد. اگر نروم، باید مثل بقیه بمیرم و من دوست ندارم شبیه همه باشم...

فزندانمان در مواجهه با شدیدترین هجمه‌ها هستند و بر این اساس بنیاد ملی بازی های رایانه ای در انجام وظیفه‌اش کوتاهی کرده است

 

 

حجت الاسلام نصرالله پژمان فر رئیس کمیته فضای  مجازی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در نشست علنی امروز (چهارشنبه، 18 مهرماه) مجلس شورای اسلامی در توضیح سوال خود از آقای سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خطاب به نمایندگان گفت: بازی‌های رایانه‌ای تأثیر زیادی در شکل‌گیری شخصیت آینده‌سازان کشورمان دارد و این در حالی است که امروزه این بازی‌ها علاوه بر ابزار درآمدی به دستگاه ضد فرهنگی تبدیل شده است.

نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه متأسفانه بر اساس نکته مذکور شاهد گسست نسلی و فاصله بین فرزندان و والدین هستیم که این امر تصادفی نیست، اظهار کرد: بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای راه‌اندازی شد تا مشکلات مذکور برطرف شود، براین اساس در بند (3) ماده (2) اساسنامه بنیاد یاد شده آمده است "تدوین سیاست‌های حمایتی و تشویقی در زمینه تهیه، تولید، واردات، صادرات و توزیع بازی‌های رایانه‌ای توسط بنیاد و بخش خصوصی به منظور ارائه به شورای عالی انقلاب فرهنگی و تعریف سیاست‌های مناسب برای مقابله با بازی‌های مضر و مخرب" باید انجام شود.

وی با اشاره به اینکه سهم بازی‌های خارجی از بازار کشورمان 86 درصد بوده و نهایتاً بازی‌های داخلی 14 درصد سهم دارند، افزود: متأسفانه در این بازی‌ها که با تخلف در دسترس آینده سازان این کشور هستند محتواهایی مانند خلاف جنسی، الحاق کفر، تضییع دین، همجنس‌گرایی، آموزش انواع جرم‌ها مانند سرقت، قتل‌های دسته جمعی، روابط جنسی و غیره مشاهده می‌شود.

رئیس کمیته فضای  مجازی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با تأکید بر اینکه اذهان فرزندان این سرزمین در فضای مجازی مورد هجمه باز‌ی‌های مذکور قرار گرفته است، ادامه داد: با توجه به بررسی‌های صورت گرفته امروزه توجه به هویت ملی کاهش یافته است، بر این اساس باید سوال کرد چرا نسبت به مسائل فرهنگی و سبک زندگی ایرانی – اسلامی بی‌توجهی رخ داده است.

پژمانفر ادامه داد: متأسفانه به جای اجرای این بند از اساسنامه مبنی بر"تدوین سیاست‌های حمایتی و تشویقی در زمینه تهیه، تولید، واردات، صادرات و توزیع بازی‌های رایانه‌ای توسط بنیاد و بخش خصوصی به منظور ارائه به شورای عالی انقلاب فرهنگی و تعریف سیاست‌های مناسب برای مقابله با بازی‌های مضر و مخرب"، عنوان رده بندی سنی را صرفا اجرایی کرده‌ایم.

این نماینده مردم در مجلس دهم با اشاره به اینکه قانون توسط بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای صراحتاً کنار گذاشته شده است، گفت: به عنوان مثال در پرسشنامه بازی های رایانه‌ای و موبایلی از مولفه‌هایی مانند خشونت، ترس، کلمات توهین‌آمیز، استفاده از مشروبات الکلی، قمار، یأس و ناامیدی سوال می‌شود که بر اساس یک نمونه عملی بازی‌ که پاسخش در همه این موارد بلی بوده است، عنوان رده‌بندی سنی گرفته است.

وی با اشاره به اینکه 67 درصد از جمعیت استفاده کننده از بازی‌های رایانه‌ای کمتر از 30 سال سن دارند، افزود: این مهم در حالی است که بیش از 60 درصد آنها تحصیلات زیر دیپلم دارند. بر این اساس حدود 30 میلیون از فرزندان این کشور دچار صحنه‌های مستهجن چنین بازی‌هایی شده‌اند.

پژمانفر با اشاره به اینکه توزیع چنین بازی‌های صرفا بر اساس کپی رایت نیست و می‌توان اذعان کرد سازمان یافته انجام می‌شود، تصریح کرد: در پرسشنامه‌ای بیش از 50 درصد استفاده‌کنندگان از بازی‌های رایانه‌ای اعلام کردند رده‌بندی را اعلام نمی‌کنند. نمایندگان شخصا محتوای بازی GTA را بررسی کنند تا به محتوای آن واقف شوند.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی افزود: مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی نیز در گزارشی اعلام کرده که مجموعه مذکور در حوزه مشکلات مالی و کارکرد غیرشفاف بوده و باید به آن رسیدگی شود.

رئیس کمیته فضای مجازی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه رشد بازی‌های رایانه‌ای به دلیل همسو بودن با بازی‌های خارجی است، اظهار کرد: باید گفت که کودتای فرهنگی در کشورمان رخ داده و فرزندانمان در مواجهه با شدیدترین هجمه‌ها هستند و بر این اساس مجموعه مذکور در انجام وظیفه‌اش کوتاهی کرده است./